یکی از مهمترین اخبار فوتبال ایران در چند روز اخیر که به در لا به لای دیگر وقایع به حاشیه رفته، شکایتهای پرشمار و متوالی از دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در فیفا توسط مربیان و بازیکنان پیشین این دو تیم است که سرخابیهای پایتخت را وارد بحران پیچیدهای خواهد کرد. نگاهی گذرا به این شکایتها نشان میدهد که در صورت صدور رای علیه استقلال و پرسپولیس که قطعا دور از ذهن هم نیست، چه فاجعه عظیمی در انتظار این دو باشگاه خواهد بود.
باشگاه پاختاکور ازبکستان، گادوین منشا، سرور جباروف، لئاندرو پادوانی، وینفرد شفر و دستیارانش، آندره استراماچونی و بویان نایدونف از باشگاه استقلال شکایت کردهاند و در لیست شاکیان پرسپولیس هم فرناندو گابریل، برانکو ایوانکوویچ و دستیارانش، ماریو بودیمیرو همچنین گابریل کالدرون دیده میشوند. این یعنی فاجعه مطلق و در این تنگنای مالی باشگاههای ایرانی و گرانی ارز، هر کدام از این شکایات به تنهایی برای فروپاشی یک تیم کافی خواهند بود.
گذشته هم نشان داده که باشگاههای ما به هیچ عنوان در هیچ پروندهای پیروز نشده و به علت عدم اجرای تعهدات مالی خود، با محکومیت در مراجع بین المللی مواجه میشوند؛ بنابراین چندان هم عجیب نیست که تمامی این بلایا به یک باره روی سر استقلال و پرسپولیس آوار شوند.
در نظر بگیریم، مدیران فعلی این دو باشگاه که وارث این مصیبتهای به جای مانده از متولیان پیشین هستند چگونه باید این اَبرَ بحران پیچیده را پشت سر بگذارند و اصلا آیا در این شرایط سخت و پر تنش میتوان انتظار موفقیت در را داشت؟ واقعا چه ساز و کاری در فوتبال ایران حاکم است که هر مدیری با کوهی از بدهیها و مشکلات، تیم را تحویل نفر بعدی میدهد و جالب اینکه نه نزد افکار عمومی و نه در مراجع قانونی پاسخ گوی اقدامات خود و هزینههایی که به بیت المال تحمیل کرده هم نیست.
این بی راههای که فوتبال ایران در آن قدم برداشته و فقدان راهبرد مشخص در همه ابعاد، تبعاتش در حال آشکار شدن است و به نظر میرسد دیگر نمیتوان با تزریق پولهای دولت و ارتزاق از خزانه، روی مشکلات پدیدار شده و این سبک از مدیریت سرپوش گذاشت. وقت حساب پس دادن فرا رسیده و هر گونه تبعات هولناک این شکایتها و پروندههایی که در جریان است، متوجه تمامی سیاست گذاران ورزش ایران و مدیران فوتبال کشور خواهد بود. به وضوح شاهدیم که نفسهای فوتبال ایران به شماره افتاده است و دو راه پیش روی ما نیست. یا بپذیریم که مرگ فوتبال فرا رسیده یا مسیر جدیدی برای خود باز کنیم؛ راهی مبتنی بر عقلانیت و قدرت.
سعید ونکی