به گزارش روی تیتر، اگر تصور کنیم که وضعیت فعلی فدراسیون فوتبال و آشفتگیهای حاکم در آنجا، تنها تیم ملی بزرگسالان و پروسه صعود به جام جهانی ۲۰۲۲ را به خطر میاندازد سخت در اشتباهیم. اگر چه تیم بزرگسالان در کانون توجه و اولویت بیشتری نسبت به سایر تیمهای ملی قرار دارد، اما در برهه کنونی که چندین تیم ملی درگیر هستند و باید در کوران آماده سازی قرار گیرند، عدم وجود قدرت مرکزی در فدراسیون و نبود یک استراتژی مشخص دیگر تیمها را هم با چالش مواجه کرده است. از تیمهای نوجوانان و جوانان در بخش آقایان و بانوان گرفته تا تیمهای ملی فوتسال دچار سردرگمی هستند.
سیروس پورموسوی از هدایت تیم جوانان به دلیل عدم تحقق وعدههای فدراسیون فوتبال کناره گیری کرده و مشابه همین اتفاق میتواند برای دیگر تیمهای ملی رخ دهد؛ به خصوص در بخش بانوان که وضعیت متزلزل تری وجود دارد. تیم ملی فوتسال بانوان که تابستان سال آینده باید برای تکرار عنوان قهرمانی و رقم زدن هت تریک در کویت بجنگد، متاثر از وضعیت آشفته کنونی فدراسیون، اردوهای نامنظمی را پشت سر میگذارد و علاوه بر این، عدم پرداخت پاداشهای قهرمانی دوره قبل بسیاری از بازیکنان را دلسرد کرده است.
وضعیت تیم فوتبال جوانان و بزرگسالان بانوان هم که تعریفی ندارد. تیم جوانان هنوز سرمربی قطعی ندارد و اخیرا در تورنمنت کافا با هدایت سرمربی بزرگسالان شرکت کرد. جالب اینکه همین سرمربی تیم بزرگسالان هم وضعیتش تثبیت شده نیست و امکان برکناری او از تیم بزرگسالان وجود دارد!
تیم ملی فوتسال بزرگسالان هم که مدعی اصلی قهرمانی در مسابقات جام ملتهای آسیا در سال آینده است، به دلیل مشکلات مالی نتوانست دیدارهای دوستانه با کیفیتی که پیش از این تدارک دیده شده بود را برگزار کند و قرار است برای تکرار قهرمانی آسیا با همان سبک و سیاق آماده سازی دیمی در جام ملتها حاضر شود.
این گوشه کوچکی از وضعیت تیمهایی است که قرار است یا افتخار آفرینی کنند و یا نسل آینده ساز فوتبال کشور را تحویل دهند. گویا برای فدراسیون اصلا چیزی به اسم تیمهای پایه معنا ندارد و البته فقدان قدرت در راس کار، علت اصلی این شرایط کنونی است.
از یاد نبریم که احتمال تعویق انتخابات ۲۵ اسفند بسیار بالاست و حساسیت فیفا نسبت به عدم تصویب اساسنامه گره انتخابات را کورتر کرده و این به معنای ادامه شرایط فرسایشی کنونی است.
قطعا تا حل مسئله انتخابات، فدراسیون باید با سرپرست فعلی خود ادامه دهد و شرایط نشان میدهد که پیشبرد امور ساده تیمهای ملی - نه حل مشکلات - اساسا از توان تیم مدیریتی کنونی خارج است؛ بنابراین یا باید با همین روند ادامه داد و تمامی ارکان فوتبال ایران متضرر شوند و یا باید تا زمان برگزاری انتخابات افراد شایستهتر و با کفایت تری سکان فدراسیون را در دست بگیرند. راه سومی وجود ندارد و هر سطحی از رویکرد محافظه کارانه در مواجهه با فدراسیون فوتبال، بحران کنونی را تشدید میکند. گذر از بن بست کنونی بدون اراده وزارت ورزش تحقق پذیر نیست و تا موعد برگزاری انتخابات، وزارت خانه باید نقش پر رنگ تری را پشت پرده ایفا کند.