به گزارش روی تیتر، این سال میزبان مهمانهای ناخوانده و نامهربانی بود که بلاهای طبیعی و خطاهای انسانی زیادی را در دل خود جای داده بود.
روز پنجم فروردین، در حالی که اکثریت مردم در حال گذراندن تعطیلات عید بودند شهر شیراز به زیر آب رفت و سیل معابر اصلی و تقریبا اکثر خیابانهای این شهر را دربرگرفت، شهری که علاوه بر ساکنان خود میزبان مردمی از سایر استانهای ایران هم بود.
بارش باران در کمتر از ۱۰ دقیقه در دروازه قرآن شیراز تبدیل به سیلاب وحشتناکی شد و جان ۲۱ نفر را گرفت و افزون بر یکصد نفر را مصدوم کرد. سیل یک روز بعد هم در منطقه دیگری از شیراز ادامه پیدا کرد. از ابتدای بروز سیل نقش عوامل انسانی در بروز سیلاب دروازه قرآن مطرح شد. پر کردن کانال جنب دروازه قرآن و تبدیل آن به خیابان و ایجاد کانالی کوچک در مقابل مسیل طبیعی، یکی از مواردی بود که بسیاری را به پای میز محاکمه کشاند.
اما فاجعه تنها به استان فارس ختم نشد و شهرهای زیادی در تعطیلات نوروز یکی پس از دیگری دچار سیل میشدند.
سیل تنها در سال ۹۸ رخ نداد بلکه از روزهای پایانی سال ۹۷ نیز استانهای گلستان، مازندران و خراسان شمالی هم شاهد بارشهای شدید بودند؛ اما با شروع سال ۹۸ بارشها نه تنها بیشتر شده بلکه علاوه بر شیراز استانهای گلستان، کهگیلویه و بویر احمد، لرستان، خوزستان، سمنان، کرمانشاه، همدان و خراسان جنوبی را نیز در برگرفته و علاوه بر خسارت به محصولات و زمینهای کشاورزی جان بسیاری از افراد را نیز گرفت.
اما این تمام ماجرا نبود. در اردیبهشت ماه سال جاری بر اثر حوادث جوی، ۲۰ کشته و ۲۷ مصدوم ثبات شده است.
از خرداد ماه تا آبان ماه خبر شوکه کنندهای نبود، اما آبان ماه آغاز جنجالها و حوادث غمانگیز و پر از تنش در ایران بود. اعتراضات گسترده مردمی در واکنش به اتفاقات بیشترین توجه را به خود جلب کرد.
پس از فروکش کردن اتفاقات آبان ماه، نوبت به دی ماهی که به دی ماه پر حادثه معروف است رسید. سقوط هواپیمای اکراینی، شهادت سردار سلیمانی، زلزلههای پیدرپی، سیل هرمزگان و بوشهر و پرندگان میانکاله همه پس از آبان ماه رخ دادند، حوادثی که غم زیادی را همراه داشتند.
سیل مناطق زاهدان، به اندازهای مخرب بود که مردم زیادی برا فرار از آن به بالای درخت رفته و از شدت سرما بسیاری از مردم جان باختند. این در حالی بود که پس از سیل ابتدای سال، گمانی به تکرار دوباره آن نمیرفت. واقعهای که جان و مال مردم زیادی را گرفت.
در بهمن ماه نیز بارش برف نقاط زیادی از کشورمان را سفیدپوش کرد، اما در استان گیلان اوضاع به گونه دیگری پیش رفت. در روز نخست، بارشها که ۵۰ شهر از ۵۲ شهر استان را درگیر کرد موجب مسدود شدن راههای اصلی و فرعی شهرها و روستاها شد. بارش برف در استان گیلان به شکلی بود که مردم در سرمای شدید در خانههای خود گیر افتاده و به مدت زیادی برق نداشتند، برقی که برای خانههای با گرمایش شوفاژ نقش حیاتی داشت. بنا به گفته نماینده لنگرود در مجلس، برق ۶۵ درصد خانهها و آب ۷۰ درصد واحدهای مسکونی قطع شده بود. همچنین آمارها از کشته شدن ۸ نفر و مصدومیت ۱۱۲ نفر خبر میدادند.
پس از آن هم در حالی که مردم در حال آماده شدن برای برپایی جشن، دید و بازدید و سفرهای نوروزی بودند، تا اندکی از دردهای روحیشان را تسکین دهند، سر و کله " کرونا" پیدا شد، ویروسی که جان ندارد، اما ریشههایش را در بیشتر شهرهای ایران پهن کرده است؛ آسان و بی سر و صدا به همه جا سرک کشیده و همه را اسیر خود کرده است.
از چین به تهران و قم آمد و سپس در کسری از ثانیه به کمک میزبانانش از نقطهای به نقطه دیگر حرکت کرده است و حالا نه تنها در تهران بلکه در شهرهای شمالی و استانهایی همچون اصفهان و مرکزی جا خوش کرده و انگار خیال رفتن ندارد.
اکثر این بلایا از جمله بارش برف و بارندگیهای شدید از هفتههای پیش پیشبینی شده بودند، اما مدیریت بحران هنگام وقوع آن به گونهای رفتار کردند که گویی آخرین کسانی هستند که از وقوع این واقعه اطلاع یافتهاند.
مدیریت بحران در کشور ما همیشه در خواب شیرین است، خوابی که هیچوقت سر زنگ بیدار نشده و همیشه پس از وقوع بدترین اتفاقات سر از بالش برداشته و با جمله «ما خبر نداشتیم» به قیضه فیصله میدهند. مدیریت بحرانی که بود و نبودش نه به چشم میآید نه به داد مردم میرسد.
با همه چالشها و مصیبتهایی که ایرانیها در سال ۹۸ تجربه کردهاند، اما اتفاقات خوبی هم رخ داده است که از جمله آنها افزایش آبگیری دریاچه ارومیه، کاهش نسبی گرد و غبار در خوزستان در پی آبگیری تالاب هورالعظیم، پربار بودن باغها، افزایش کشت محصولات کشاورزی از جمله در خوزستان، اصفهان و فارس و افزایش آوردهای سد در برخی استانها بوده است.