به گزارش روی تیتر انتخابات مجلس یازدهم دوم اسفند ماه سال گذشته، با مشارکت ۴۳ درصدی واجدین شرایط برگزار شد و مردم با نمایندگان منتخب دور بعدی آشنا شدند. مجلس بعدی از حیث گرایشات سیاسی نمایندگان، تفاوت عمدهای با مجلس دهم دارد. همانطور که انتظار میرفت اکثریت نمایندگان مجلس یازدهم را اصولگرایان تشکیل میدهند. اکنون در حالی که چند ماهی به شروع به کار مجلس بعدی مانده است به سراغ مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بین الملل رفتیم. مشروح دیدگاه وی را در زیر خواهیم خواند.
مطهرنیا چالشهای مجلس بعدی را به عنوان علل شکاف بین مردم و اصولگرایان معرفی میکند:
مجلس آینده در بافت موقعیتی ناشی از گذار لایههای گوناگون نیروهای پیشران کشور در منطقه و نظام بین الملل تشکیل خواهد شد. در ایران با توجه به چیزهایی که در سالهای گذشته به ویژه سالهای ۹۶ تا ۹۸ رخ داده است دوران گذاری از منطق باورهای کهن به باورهای جدید به طور بسیار آشکار خود را به نمایش خواهد گذاشت. شکاف ملت دولت افزایش یافته و شکاف دولت و حکومت خود را نشان داده است. مجلس یازدهم یک مجلس کاملا اصولگراست و اصولگرایی نمیتواند به وحدت عملیاتی در صحنه عملی دست یابد لذا بر اساس این بافت متن متغیر و تعارض دیدگاه در باب اصولگرایی شکاف بیشتر درونی در میان اصولگرایان به وجود خواهد آمد و چالش سومی درست میکند که سبب شکاف بیشتر بین مردم و اصولگرایانی است که با حداقل رای به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کرده اند و این رای حداقلی میتواند مشروعیت معنادار عملیاتی را برای آنها شکل بخشد. فلذا مجلس یکدست با همراهی نهادهای حکومتی اگر نتواند زمینههای ایجاد تغییر و تحول جدی در نظام سیستمی و ایجاد یک حرکت پویا در پاسخگویی به نیازهای مردم را ایجاد کند میراثدار کسانی خواهند بود که خود آنها را به نقد کشیده و اجازه فعالیت به آنها را ندادند. این به این معننا خواهد بود که شکاف بین دولت و مجلس هم خود را به نمایش خواهد گذاشت و با شروع مجلس یازدهم اصولگرایان به دنبال این خواهند بود که سکوی ریاست جمهوری را نیز فتح کنند و این میتواند شکاف سوم میان اصولگرایان که پیشتر از آن یاد کردم را بروز و ظهور دهد؛ لذا باید بگویم مجلس یازدهم از هم اکنون باید به عنوان یک مجلس پر فراز و نشیب در تاریخ مجالس بعد از انقلاب مورد توجه قرار گیرد. مزید بر این تحریمهای ایالات متحده آمریکا با گذار از انتخابات کنونی واشنگتن بیشتر خواهد شد و رویایی آمریکا و ایران ابعاد جدیدی به خود خواهد گرفت و این ابعاد میتواند مجلس را به چالش جدی بکشاند چرا که برخورد با آن ابعاد با توجه به شعارهایی که کاندیداهای مجلس یازدهم بیان کرده اند و آرا خود را بر اساس آن شعارها از حداقل مردم اخذ کرده اند باید جوابگوی همگی مردم در برابر آن شعارها باشند. اگر بخواهند که از در مذاکره با ایالات متحده آمریکا از طریق مجلس برآیند تمام باورهایی که به بیان و شعار آنها در زمان مجلس دهم و ریاست جمهوری روحانی و قبل از آن به تکیه کرده بودند به چالش کشیده میشود و اگر بخواهند به تقابل با ایالات متحده آمریکا اقدام کنند هزینههای زیادی بر ملت تحمیل میشود و این نیز چالش دیگری برای آنان است.
وی باور دارد در این سالها مجلس، جایگاه اصلی خود را از دست داده است و مجلس بعدی نیز موفق نخواهد شد این جایگاه را باز پس گیرد:
مجلس همواره در راس امور پنداشته شده است؛ امروز دیگر مجلسی وجود ندارد که در راس امور پنداشته شود. مجلس بعدی هم اگر بخواهد با این رویه پیش رود و آنچه که از بیرون مجلس بر مجلس سایه میاندازد بر تصمیمات مجلس چیرگی پیدا کند مجلس بیش از گذشته در حالت خمودگی و خارج شدن از جایگاه خود قرار خواهد گرفت. اگر اینگونه پیش رود مجلس دیگر نمیتواند به عنوان نماینده مردم در مسیر ایجاد تغییر و تحول پنداشته شود لذا به نظر میرسد آنچه در مورد مجلس یازدهم بیان شد، این مجلس نیز توان برگرداندن مجلس به جایگاه اصلی خود را نخواهد داشت چرا که از منظر تبعیت از نهادهای فرا قوه مقننه در مقام مقایسه با مجلس پنجم تا حدود زیادی تابعتر تلقی خواهد شد.
او تصمیمات مجلس را هدایت شده از بیرون مجلس میداند:
تصمیماتی که مجلس میگیرد از بیرون مجلس به درون هدایت میشود. با وجود اینکه مجلس دهم مجلسی بود که اکثریت نمایندگان آن ادعای اصلاح طلبی داشتند، رئیس فراکسیون اصلاح طلبان در طول چهار سال تنها به دادن بیانیه یا یک گفتوگوی کوتاه بسنده کرد. بالطبع باید بگوییم که در مجلس دهم اگر گفوگویی انجام شود بیش از آنکه محصول مجادلات ملی، در واقع موضوع مورد علاقه ملت باید متوجه مجادلات داخلی برای کسب قدرت بیشتر است.