زمانی که درباره تجارت و قدرت اقتصادی حرف میزنیم، ایالات متحده آمریکا جایگاه نخست را در اختیار دارد. اما این جایگاه اولی محدود به دستاوردهای مثبت نیست و آمریکاییها با مشکلات بزرگی مواجه هستند. کافی است به آمار باورنکردنی آمریکاییها در زمینه میزان مرگ و میر کودکان نگاهی بیندازید. هر سال کودکان و نوجوانان زیادی در آمریکا به دلیل تیراندازی کشته میشوند. آمریکاییها نسبت به جایگاه ارزشمند ایالات متحده در بسیاری از معیارهای جهان افتخار میکنند، اما مشکلات بسیاری در این کشور وجود دارد که شاید معدود آمریکاییهایی به آن افتخار کنند. به بهانه مرگ جرج فلوید، مرد سیاهپوستی که توسط پلیس ایالات متحده آمریکا کشته شد، نگاهی میاندازیم به ۱۰واقعیت سیاه و باورنکردنی درباره این کشور که شهروندان آن دوست ندارند درباره آن صحبت کنند و آرزو میکنند که واقعیت نداشت.
۱۰: بسیاری از آمریکاییها بدهکار هستند
در ایالات متحده آمریکا از چندین سال پیش تا امروز پرداخت مبالغ با کارتهای اعتباری برای هر کالا و خدماتی یک امری عادی است با این حال استفاده از این کارتها در هیچ جای دیگری از جهان تا این اندازه محبوب نیست. برای مثال تا ده سال پیش در کشوری مثل آلمان خریدهای زیادی با استفاده از کارتهای اعتباری انجام نمیشد و همین موضوع در مورد بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی هم وجود داشت. با این حال برای آمریکاییها، بدهیهای سنگین یک سبک زندگی پذیرفتهشده و معمولی به نظر میرسد و از آن جایی که بخش بزرگی از فرهنگ آمریکایی را بازارهای سرمایهداری مبتنی بر مصرف تشکیل داده مردم این کشور علاقه زیادی به خرید کردن دارند و این کار را با کارتهای اعتباری انجام میدهند؛ بنابراین شرکتهای بزرگ برای فروش محصولات خود تسهیلات ویژهای در نظر میگیرند. وقتی میتوانید به راحتی یک کامپیوتر را به صورت اقساطی و در یک دوره ۵ ساله خریداری کنید، چرا باید پول آن را به صورت نقد بپردازید؟
به نظر میرسد این ایده برای خرید محصولات مختلف جالب باشد، اما بدهی بسیار زیادی ایجاد میکند. با همین رویکرد در خرید، هر آمریکایی به صورت میانگین بیشتر از ۳۸ هزار دلار در سال بدهکار میشود و این آمار هر ساله در حال افزایش است. شاید این عدد در مقیاس کوچک زیاد نباشد. اگرچه برای بسیاری از مردم آمریکا هم بدهی بسیار سنگینی به نظر میرسد. با این حال وقتی بدهی ۳۸ هزار دلاری را ضربدر جمعیت آمریکاییها کنید، متوجه میشوید یک رقم بسیار سنگین ایجاد میشود؛ حدود ۴،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار که نشاندهنده یک فاجعه اقتصادی است. این عدد تنها شامل بدهیهای کارتهای اعتباری با نرخ بهره متوسط ۱۷٫۴۱ درصدی میشود.
۹: بیخانمانها و ثروت نامتوازن یک مشکل بزرگ در آمریکا هستند
بیخانمانی در سراسر جهان به یک مشکل بزرگ تبدیل شده و در بسیاری از کشورهای جهان دیده میشود. حتی کشورهای توسعه یافتهای مانند فرانسه و بریتانیا هم با این بحران دست و پنجه نرم میکنند. با این حال ایالات متحده در این زمینه و در مقایسه با دیگر کشورهای توسعه یافته جهان شرایط بسیار وحشتناکتری دارد. بر اساس آماری که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، حدود ۰٫۱۷ درصد از جمعیت این کشور در خیابانها زندگی میکنند. این عدد در نگاه نخست چندان بزرگ به نظر نمیرسد، اما وقتی با محاسبه این درصد با جمعیت کلی کشور به عدد ۵۵۳،۰۰۰ شهروند میرسید، میتوانید عمق این مشکل سیاه و غیرقابل درمان را درک کنید.
ایالتهای کالیفرنیا، نیویورک، فلوریدا، واشنگتن، اوریگون و تگزاس بیشترین تعداد بیخانمان را دارند که البته بیشترین تراکم جمعیت را هم در آمریکا شامل میشوند. آنچه میتواند تعجب بیشتری به همراه داشته باشد این است که بسیاری از ثروتمندترین مردان و زنان ایالات متحده آمریکا و جهان هم در این ایالتها زندگی میکنند. بیخانمانها یک معضل جدی هستند، اما سازمانهای خیریه و خصوصی در این کشور تلاش میکنند تا زندگی این افراد را تامین کنند. اما سوال مهم این است که چرا کشوری مانند ایالات متحده آمریکا که به ثروتمندان و سرمایهداری مشهور است تا این حد بیخانمان دارد؟ اقتصاد پیچیده ایالات متحده آمریکا باعث میشود که پاسخ ساده و سرراستی برای این سوال وجود نداشته باشد با این حال شکاف عمیفی میان ثروتمندان و افراد فقیر این کشور وجود دارد. شاید جالب باشد که بدانید حدود یک درصد ثروتمندان ایالات متحده ۴۰ درصد از ثروت ملی آمریکا را مدیریت میکنند.
۸: ایالات متحده زیرساختهای شکنندهای دارد
آمریکاییها در زمینه سرعت دانلود در اینترنت از بسیاری از کشورهای جهان عقبتر هستند. در میان ۱۴۱ کشور جهان، ایالات متحده آمریکا رتبه سی و هشتم را در میان سرعتهای اینترنت در اختیار دارد؛ بنابراین اینترنت آمریکا از اسپانیا سریعتر و از پرتغال کندتر است. اما دلیل اصلی کاهش سرعت اینترنت در ایالات متحده، هزینه بالای تعمیر و روزآمدسازی زیرساختهای ارتباطی و مخابراتی بوده و این بحران تنها در بخش زیرساختهای ارتباطی نیست. ایالات متحده آمریکا در جادهها، پلها، سدها، سیستم آبرسانی، روشهای انتقال نیرو و بسیاری زیرساختهای مشابه هم زیرساختهای شکننده و فرسودهای دارد که هیچکس توانایی بازسازی و تعمیر آنها را ندارد.
آن هم در حالی که سیاستمداران این کشور از برنامههای خود برای بازسازی زیرساختها حرف میزنند، اما هرگز کاری انجام نمیدهند. برای مثال بیشتر از ۴۷هزار پل در ایالات متحده آمریکا در آستانه فروپاشی قرار دارند. جادههای آمریکا هم شرایط خوبی ندارند. تا امروز بیش از ۴۲هزار نفر به دلیل تصادف در جادههای آمریکا جان خود را از دست دادهاند.
۷: آمریکا بیشترین تعداد زندانی را در جهان دارد
مردم دنیا میدانند که ایالات متحده آمریکا در تعداد زندان و زندانی بسیار غنی است، اما بیشتر آمریکاییها هم دلیل آن را نمیدانند؛ این که سیستم قضایی آمریکا در تعامل با مجرمان بسیار ضعیف رفتار میکند؛ بنابراین ایالات متحده بیش از هر کشور دیگری در جهان زندانی دارد. به ازای هر صد هزار شهروند آمریکایی، ۷۲۴ نفر در زندان هستند که شاید عدد بزرگی نباشد، اما این عدد برای کشوری مانند چین که جمعیت آن نزدیک به سه برابر ایالات متحده بوده و پرجمعیتترین کشور جهان است تنها ۱۱۸ زندانی در هر صد هزار نفر است؛ بنابراین بیشتر از دو میلیون و دویست هزار نفر در آمریکا زندانی هستند. اما یک آمار عجیب هم وجود دارد؛ نرخ سکونت در زندانهای ایالات متحده آمریکا ۱۰۷٫۶ درصد است. یعنی زندانهای این کشور فضای کافی برای میزبانی از زندانیان را ندارد. جمعیت زندانیهای آمریکا به تنهایی از جمعیت کشور مقدونیه بیشتر است، اما این مشکلات تنها بخشی از مشکلات زندانیها در آمریکا بود. حدود ۲۱ درصد از زندانیان آمریکایی به حبسهای کوتاهمدت محکوم میشوند و برای مدتی بسیار طولانی با حکم قطعی روبرو نمیشوند؛ بنابراین اگر فردی نتواند مبلغ آزادی خود را بپردازد باید تا زمانی که دادگاهش رای نهایی را صادر میکند در زندان باقی بماند؛ این قانون حتی در صورت تبرئهشدن افراد هم صدق میکند! بنابراین بیشتر از ۴۶۰هزار زندانی آمریکا باوجود بیگناهی در بند هستند.
۶: سیستم بهداشتی آمریکا آنقدر که انتظارش را دارید هم قدرتمند نیست
یکی از مهمترین مشکلاتی که شهروندان آمریکایی با آن روبرو هستند، سیستم بهداشت و درمان در ایالات متحده است. این سیستم که به مرور زمان فرسوده شده تقریبا از کنترل خارج است؛ بنابراین بسیاری از افراد تنها با مراجعه به مراکز درمانی و بدون این که درمانی رخ دهد باید هزینه زیادی پرداخت کنند. ایالات متحده آمریکا یکی از کشورهای صدرنشین در زمینه هزینههای پزشکی در جهان است. انجام تغییرات گسترده در وضعیت بیمه، درمان و مراقبتهای طولانیمدت در این کشور بسیار دشوار به نظر میرسد؛ بنابراین سیستم بهداشتی آمریکا هر سال ضعیفتر میشود؛ بنابراین ایالات متحده آمریکا به کشوری تبدیل شده که شهروندان آن ممکن است با بیمارشدن بخش عظیمی از دارایی و پسانداز خود را از دست بدهند و در آستانه ورشکستگی قرار بگیرند. به همین دلیل هم آمریکاییها واژه «ورشکستگی پزشکی» را خلق کردهاند که در ایالات متحده بسیار رایج شده، چون ۶۶٫۵ درصد موارد ورشکستگی افراد به دلیل هزینههای درمانی است. این موضوع باعث شده بسیاری از شهروندان بیمار آمریکایی به جای درمان تصمیم بگیرند از عمر کوتاهی که برایشان باقی مانده، لذت ببرند تا دچار مشکلات مالی نشوند.
قیمت بالای داروهای تجویزی در آمریکا باعث میشود بسیاری از مردم به خرید داروهای غیرقانونی روی بیاورند؛ بنابراین داروهای آمریکایی که راهی مکزیک و کانادا میشوند، توسط مردم آمریکا به صورت قاچاق خریداری میشوند. چراکه تامین این داروها با قیمتهای رسمی در آمریکا تقریبا غیرممکن است. با این حال این گرانی صرفا به داروهای پزشکی محدود نمیشود و بسیاری از راههای درمانی هم با گرانی روبرو هستند. برای مثال یک آزمایش عکسبرداری رادیولوژی در ایالات متحده آمریکا حدود ۱۲۰۰ دلار هزینه به همراه دارد؛ این آزمایش در استرالیا حدود ۲۱۵ دلار است.
۵: دولت ایالات متحده آمریکا از پذیرش یا تصویب سادهترین معاهدات بینالملل هم امتناع میکند
آیا شما تصور میکنید که دولت ایالات متحده آمریکا معاهدهای که حدود ۶۵ سال پیش به پایان جنگ دو کره رأی داد را امضا کرده است؟ باید بدانید که ایالات متحده تا به امروز این معاهده را امضا نکرده و برنامهای برای آن ندارد! دولت ایالات متحده رابطه خوبی با امضای معاهدات بینالملل ندارد. اگرچه این که کشوری یک معاهده را امضا میکند به معنای تضمین آنها برای پایبندی به یک معاهده نیست، اما آمریکاییها از همین حرکت هم امتناع میکنند. شاید نخستین نمونه افرادی که از این سیاست آمریکاییها ضرر کردند، بومیان آمریکای شمالی بودند.
تازهترین موارد امضانکردن معاهدات بینالملل توسط ایالات متحده و خارج شدن از آنها، پیمان اقلیمی پاریس و توافق محدود کردن تسلیحات هستهای با روسیه است. تعداد معاهداتی که در سطح جهانی تصویب شده و ایالات متحده در آنها جایی ندارد، بسیار زیاد شده، اما برخی از آنها بیشتر از سایرین جلب توجه میکند. تا نوامبر ۲۰۱۹، ایالات متحده آمریکا از امضا و تصویب معاهداتی مانند پیمان ورسای، پیمان کار جهانی، پیمان حذف تمامی اشکال تبعیض علیه زنان، معاهده حقوق کودکان و پیمان منع تولید و استفاده از مینهای ضدنفر امتناع کرده است؛ بنابراین آمریکاییها هر زمان که احساس کنند یک معاهده یا پیمان به ضرر سیاستهای این کشور شده از عضویت در آن اجتناب میکنند.
۴: تجارت سلاح گرم یک کابوس بزرگ برای کودکان و نوجوانان آمریکایی
براساس قوانین ایالات متحده آمریکا استفاده و خرید و فروش بسیاری از سلاحهای گرم در این کشور منع قانونی ندارد؛ بنابراین همواره بحثهای بسیاری درباره این خرید و فروشها مطرح میشود. با این حال یک واقعیت بزرگ و سیاه درباره تجارت سلاح گرم در آمریکا وجود دارد؛ ایالات متحده بیش از هر کشور دیگری در جهان، کودکان را قربانی تیراندازی میکند. در نتیجه سلاح گرم پس از تصادفات رانندگی بیشترین عامل مرگ کودکان آمریکایی است. کودکان و نوجوانان آمریکایی بیشتر از این که به دلیل سرطان جان خود را از دست بدهند، به دلیل تیراندازی با سلاح گرم کشته میشوند.
در سال ۲۰۱۶ حدود ۳۲۰۰ کودک و نوجوان آمریکایی به دلیل تیراندازی کشته شدند که بیشتر این تیراندازیها در مدارس این کشور رخ داده بود؛ بنابراین شاید باورکردنی نباشد، اما میانگین مرگ و میر آمریکاییها به دلیل تیراندازی بالاتر از کشورهای جنگزدهای مانند عراق، افعانستان و کنیا است. این بحران در حالی شکل گرفته که تعداد مرگ و میرهای ناشی از تصادفات رانندگی یک روند کاهشی دارد و به نظر میرسد در آینده نزدیک، این تیراندازی با سلاح گرم است که به دلیل اصلی مرگ و میر کودکان آمریکایی تبدیل میشود.
براساس آمارهای رسمی سال ۲۰۱۶، تنها ۴ درصد از قتلهای تیراندازی به کودکان و نوجوانان آمریکایی به صورت غیرعمدی بوده است. ۳۵ درصد کشتهشدگان با تفنگ خودکشی کرده بودند و ۶۰ درصد هم با قتل عمدی جان خود را از دست دادهاند. حدود یک درصد از قربانیان هم به دلایل نامشخصی کشته شده بودند.
۳: رفاه کودکان آمریکایی یک روند سقوطی دارد
همه مردم دنیا به رفاه کودکان اهمیت میدهند و هیچکس دوست ندارد نسل بعدی مردم با امکانات کمتری زندگی کنند. اما آمریکا به عنوان کشوری که باید این استانداردها را روی آمار بالایی نگه دارد، شرایط مطلوبی ندارد. اعداد و ارقام ایالات متحده آمریکا در زمینه سواد، رفاه، آموزش علوم و فناوری نشان میدهد که آمریکاییها توجه زیادی به کودکان ندارند. این مشکلات در سراسر ایالات آمریکا وجود دارد و برای افرادی که حالا بالغ شدهاند، دردسر بسیاری به همراه داشته است. اما تهدید آنها برای جمعیت جوان خطرناکتر به نظر میرسد. در زمینه باسوادی، ایالات متحده آمریکا در جایگاه بیست و چهارمین کشور دنیا قرار دارد. واقعیت این است که اگر کودکان از سنین پایین کودکی خواندن و نوشتن را نیاموزند، این موضوع شانس آنها برای یافتن کار مناسب و مراقبتکردن از خود بدون نیاز به کمک دولت را کاهش میدهد مشکل مهم دیگری که کودکان ایالات متحده آمریکا با آن دست و پنجه نرم میکنند پدیده «مهاجران غیرقانونی» است.
مدتی پیش دولت دونالد ترامپ دستوری صادر کرد که سختگیریها نسبت به مهاجران دستگیرشده را بسیار بیشتر میکرد. برای مثال مهاجرانی که به صورت غیرقانونی به دنبال ورود به آمریکا بودند، پس از دستگیری از دریافت واکسن کرونا محروم میشدند؛ بنابراین یک بیماری همهگیر در وضعیت نامناسب آنها شکل میگرفت. سیاست جداسازی خانوادهها هم توسط دونالد ترامپ اجرایی شد که خشم عمومی را به دنبال داشت و اگرچه لغو شد، اما راهکار مناسبی برای آن اتخاذ نشد.
۲: آزادی رسانهها در ایالات متحده آمریکا زیاد نیست
اگرچه آزادی رسانهها به یکی یکی از اصول بنیادین در قانون اساسی ایالات متحده آمریکا تبدیل شده اما محدودیتهای بسیاری در آن وجود دارد. برای مثال و برای سومین سال متوالی، جایگاه ایالات متحده در جدول آزادی رسانههای دنیا و در مقیاس بینالملل یک روند کاهشی داشته تا آنها به رتبه باورنکردنی ۴۸ در میان ۱۸۰ کشور این لیست دست پیدا کنند. دلیل اصلی سقوط آزاد آمریکاییها در سه سال اخیر تنها یک عبارت است؛ اخبار نادرست و جعلی.
نخستین بار دونالد ترامپ مدعی شد که اخبار جعلی ضرر بسیاری برای او به همراه دارند. این عبارت باعث ضعیفشدن ستون پنجم دموکراسی در آمریکا شده و رسانههای این کشور اعتقاد دارند یک فرایند نگرانگننده است. نتیجه این اخبار جعلی ایجاد یک شکاف عمیق میان خبرنگاران و روزنامهنگاران آمریکایی با کاخ سفید بوده که دشمنی آشکار ترامپ با رسانههای آمریکا را به همراه داشته است. ضمن اینکه بسیاری از رسانههای آمریکایی با تهدید به تروریسم و تیراندازی مواجه هستند.
۱: زنان حقوق برابر با مردان ندارند
به همان میزانی که آمریکاییها در برابری جنسیتی نقش دارند، از آن هم فاصله زیادی داشتهاند. نکته عجیب این است که دولت هم کمک زیادی به درمان آن نمیکند. بودجهبندیهای آمریکا بر اساس جنسیت و خدمات عمومی انجام نمیشود و جایگاه افراد در پستهای حکومتی برابری جنسیتی ندارد. مردان اختلاف درآمدی بسیار زیادی زنان آمریکایی دارند و خشونت جنسیتی در این کشور پدیده تازهای نیست بنابراین در زمینه برابری جنسیتی، ایالات متحده آمریکا یک رتبه مشترک با بلغارستان و در جایگاه ۲۸ دنیا دارد.
براساس آمار موجود، دستمزد زنان آمریکایی برای یک کار یکسان کمتر از نیم دلار و برای مردان حدود یک دلار است. قانون اصلاح و برابری قوانین جنسیتی میان زنان و مردان در سال ۱۹۲۳ در ایالات متحده به تصویب رسیده اما تنها در ۲۷ ایالت از ۵۰ ایالت تصویب شده است.
منبع: سایت لیستورس