به گزارش فراتیتر، رمان معروف «کلبهی عمو تام» سند محکومیت سیاسی آمریکا در دوران بردهداری است. اِستو داستان چندین برده را در هم میبافد، از اِلیزای خشمگین گرفته که از هیچ تلاشی برای جلوگیری از فروخته شدن پسرش دریغ نمیکند تا عمو تامِ مهربان و فروتنی که با خونسردی و ملایمت سختیهای زندگی را متحمل میشود و در نهایت صداقت برای اربابانش کار میکند.
برای تام، آزادیِ روحی بهاندازهی آزادی جسمی اهمیت دارد. این رمان دربارهی استقامت روحیهی انسان و تعهد اخلاقی به جنگیدن در راه راستی است.
نخستین چاپ کتاب در پنجهزار نسخه به بازار آمد. در روز انتشار سههزار نسخه به فروش رفت و روز دوم کتاب نایاب گردید، حال آنکه تعداد درخواستهایی که از شهرستانها و ایالات دیگر میرسید روزبهروز افزایش مییافت. پس از یک هفته ده هزار نسخهی «کلبهی عموتوم» به فروش رسیده بود، و در پایان سال سیصدهزار نسخهی کتاب فقط در ایالات متحده آمریکا خریداری شده بود. هشت چاپخانه و سه کارخانهی کاغذسازی شب و روز برای تهیهی این کتاب کار میکردند، با اینهمه ناشر به گفته خودش «چندین هزار نسخه از تعداد درخواستی عقب بود.» ظاهراً هر فرد آمریکایی که سواد خواندن و نوشتن داشت کتاب را خوانده بود.
میزان فروش «کلبهی عموتوم» در خارج حتی از حد نصاب فروش این کتاب در آمریکا هم تجاوز کرد. یکی از کارمندان جوان مؤسسهی نشر کتاب پاتنام یک نسخهی «کلبهی عموتوم» را برای یکی از ناشران انگلیسی فرستاد و پنج پوند حقالزحمه دریافت داشت. از آنجا که مقررات حق طبع هنوز جنبهی بینالمللی پیدا نکرده بود، چاپهای قاچاقی متعددی در انگلیس منتشر گردید، تا آنجا که پس از اندک زمانی هیجده مؤسسهی نشر کتاب انگلیسی این رمان بزرگ را در چهل چاپ مختلف به بازار آوردند. تخمین زده شده است که در عرض یک سال یک میلیون و نیم نسخه در بریتانیا و مستعمرات آن کشور به فروش رسید، و از این مقدار خانم استو یکشاهی هم نصیب نبرد. در همان ایام که ناشران اروپایی کیسههای خود را از این گنجینهی طلا میانباشتند، مترجمان گوناگون نیز دست بهکار ترجمهی «کلبهی عموتوم» گردیدند. سرانجام این کتاب به بیست و دو زبان ترجمه شد و بهخصوص در آلمان و فرانسه و سوئد و هلند و کشورهای انگلیسیزبان موفقیت بسیار کسب کرد.
گذشته ازین، از روی این کتاب نمایشنامههای متعدد پرداختند که از لحاظ موفقیت در صحنهی نمایش آمریکا کمتر سابقه داشته است. اما در این مورد هم خانم استو بینصیب ماند، زیرا قوانینی که از سال ۱۸۵۲ در آمریکا حکمروا بود، در مورد بهنمایش گذاردن مطالب کتابهای مختلف حقی برای نویسنده قائل نشده بود. حقیقت اینکه، وی با هنر نمایش موافقت چندانی نداشت و درخواستهای متعددی را که برای بهروی صحنه آوردن «کلبهی عموتوم» میرسید رد میکرد.
رویهمرفته، میتوان گفت که حد نصاب موفقیت این رمان در بازار کتاب مانند ندارد و فقط انجیل را می-توان سرآمد آن دانست. «کلبهی عموتوم» که هم بهصورت رمان و هم به قالب شعر و نمایشنامه و آهنگ موسیقی درآمده بود، به خانهی میلیونها نفر راه یافت و در سراسر زمین منتشر گردید.