۶۰۱
چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۷
تعداد بازدید : ۱۱۲۰
در سال‌های اخیر، شکل جدیدی از ازدواج در جامعه ما شکل گرفته است، ازدواجی غیر رسمی و بدون تعهد رسمی که خلاف قانون و دین اسلام شمرده می‌شود. اما با گذشت زمان تمایل به این ازدواج در میان جوانان بیشتر می‌شود. شاید دلیل این گرایش قوانین سخت و دست و پاگیر ازدواج سنتی است که امروزه با توجه به شرایط اقتصادی، دست و پای اکثر جوانان را بسته است.

به گزارش روی تیتر، ازدواج پیمانی است که میان زن و مردی بالغ بسته شده و به این موجب، افراد به یکدیگر متعهد می‌شوند، تعهدی که امروزه به امری ترسناک و دشوار برای جوانان تبدیل شده است.

تعریف انسان‌شناسی از ازدواج به این شرح است: «پیوندی بین یک زن و یک مرد به‌طوری‌که بچه‌های متولد شده از زن به عنوان فرزندان مشروع هر دوی والدین شناخته شوند.»

خانواده یکی از مهمترین نهاد‌های جهان است که از دیرباز وجود داشته و عوامل مختلفی از ساختار سنی جمعیت گرفته تا فرهنگ و مذهب بر آن موثر است.

در سال‌های ۶۵ و پیش از آن به دلیل رشد سریع جمعیت، هرم سنی جمعیت حالت پلکانی داشت و این به علت عدم توازن جمعیت رخ داد. این امر زمانی رخ می‌دهد که به دلیل کاهش مرگ و میر و عدم کاهش موالید به موازات آن، فاصله بین موالید و مرگ و میر زیاد شده و باعث افزایش رشد جمعیت می‌شود و یکی از پیامد‌هایی است که ممکن است باعث تاخیر یا افزایش سن ازدواج شود.

اما مشکل ازدواج تنها به مساله جمعیتی ختم نمی‌شود. شرایط اقتصادی و اجتماعی موجود نیز بر این امر موثر است، مشکلاتی مانند مدرن شدن جامعه، اقتصاد کشور و مسکن.

در سال‌های ۶۵ و پیش از آن به دلیل رشد سریع جمعیت، هرم سنی جمعیت حالت پلکانی داشت و این به علت عدم توازن جمعیت رخ داد. این امر زمانی رخ می‌دهد که به دلیل کاهش مرگ و میر و عدم کاهش موالید به موازات آن، فاصله بین موالید و مرگ و میر زیاد شده و باعث افزایش رشد جمعیت می‌شود و یکی از پیامد‌هایی است که ممکن است باعث تاخیر یا افزایش سن ازدواج شود.

سن ازدواج نیز طی سال‌های اخیر فراز و نشیب‌های بسیاری را پشت سر گذاشته است. از سال ۴۵ تا سال ۹۰ سن ازدواج روند افزایشی داشت، اما از سال ۹۵ این روند معکوس شد و سن ازدواج در جامعه ما کاهش یافته است آن هم در روزگاری که میزان تحصیلات و آگاهی مردم بیش از گذشته است.

ازدواج سفید

ازدواج تنها به شکل سنتی آن محدود نمی‌شود. از چندی پیش شکل جدیدی از ازدواج با عنوان «ازدواج سفید» در میان جوانان رواج یافت و تمایل به این سبک از ازدواج بیشتر شد.

در این سبک ازدواج افراد تنها از لحاظ عاطفی به یکدیگر متعهد هستند و به شکل رسمی و سنتی در هیچ جایی به ثبت نمی‌رسد.

دلایل متفاوتی برای این نوع ازدواج وجود دارد و بیشتر عامل اقتصادی را در رواج آن دخیل می‌بینند.

متقاضیان این ازدواج بیشتر از میان افراد تحصیل کرده و بالغی هستند که اکثرا از لحاظ اشتغال به ثبات مناسب رسیده‌اند.

این شکل از ازدواج نه تنها در میان خانواده‌ها بلکه در فرهنگ و سنت جامعه ما مردود شمرده می‌شود و به شکل رسمی و عادی به این نوع ازدواج نگریسته نمی‌شود چرا که فارغ از خارج عرف و دین بودن این سبک ازدواج، این نوع از ازدواج را به ضرر زنان می‌دانند چرا که به دلیل ثبت نشدن آن حق و حقوقی که اسلام برای زنان در نظر گرفته است نادیده گرفته شده و قابل اجرا نیست.

ریحانه طالبی دکترای مشاوره، در گفتگو با روی تیتر، ازدواج سفید را اینگونه تعریف کرد: ازدواج سفید به زندگی مشترک دختر و پسر و یا زن و مرد بدون ازدواج رسمی گفته می‌شود. در ازدواج سفید دختر و پسر با توافق دو طرفه‌ای بین خودشان تصمیم می‌گیرند زیر یک سقف زندگی کنند و در واقع به نوعی با همدیگر هم‌خانه شوند، به همین علت خیلی از متخصصین لفظ ازدواج سفید را اشتباه می‌دانند و باور دارند بهتر است از لفظ همباشی استفاده کنیم؛ بنابراین به معنای رایج آن می‌توانیم ازدواج سفید را همباشی دختر و پسر کنار همدیگر، بدون هیچگونه ازدواجی دانست که در بسیاری از موارد رابطه جنسی هم میان آن‌ها برقرار است.

در ازدواج سفید دختر و پسر با توافق دو طرفه‌ای بین خودشان تصمیم می‌گیرند زیر یک سقف زندگی کنند و در واقع به نوعی با همدیگر هم‌خانه شوند، به همین علت خیلی از متخصصین لفظ ازدواج سفید را اشتباه می‌دانند و باور دارند بهتر است از لفظ همباشی استفاده کنیم؛ بنابراین به معنای رایج آن می‌توانیم ازدواج سفید را همباشی دختر و پسر کنار همدیگر، بدون هیچگونه ازدواجی دانست که در بسیاری از موارد رابطه جنسی هم میان آن‌ها برقرار است.


وی ضمن تاکید بر اینکه آمار رسمی‌ای در این مورد وجود ندارد، گفت: آمار‌های غیررسمی در این باره نشان دهنده افزایش میزان گرایش جوانان به این مسئله است. در کشور‌های غربی شاید این نوع ازدواج بسیار رایج باشد و طبق آمار‌های ارائه شده تقریبا دو سوم افرادی که بعدا تصمیم به ازدواج دارند قبل از آن cohabitation یا همباشی را تجربه کرده اند، اما در کشور ما به لحاظ اینکه فرهنگ، دین و آداب و رسوم این سبک از ازدواج را پذیرا نیست آسیب‌ها و تبعات بسیاری را به دختر و پسر تحمیل می‌کند.

طالبی علل زیر را در رابطه با افزایش میزان گرایش به ازدواج سفید در میان جوانان موثر می‌داند: اولین و مهم‌ترین آن مسائل و مشکلات اقتصادی است. آن‌ها این سبک از ازدواج را به عنوان راه میانبری برای فرار از مشکلات اقتصادی انتخاب کنند. همچنین عوامل دیگری از جمله رشد آمار طلاق در کشور موجب شده که بسیاری از جوانان ترس از ازدواج داشته باشند. عدم مسئولیت‌پذیری به عنوان روحیه‌ای در بین جوانان ما ممکن است سبب شود نخواهند زیر بار ازدواج رسمی بروند. همچنین در مواقعی می‌بینیم که به خاطر تغییر ارزش‌هایی که در جامعه ما اتفاق افتاده است، سنت‌شکنی‌هایی انجام می‌شود و در بین افرادی که به ما مراجعه می‌کنند مشاهده می‌شود تمایل دارند با تحمیل نظر اطرافیان و خانواده مقابله کنند.

در این میان می‌توان از بعد روانشناختی نیز باور‌های اشتباه رایجی در میان جوانان وجود دارد. از جمله آن‌ها این است که برای شناخت طرف مقابل حتما باید با وی زندگی کرد. در واقع این همباشی یا ازدواج سفید را راهی می‌دانند برای شناخت طرف مقابل که باور اشتباهی است. یکی دیگر از باور‌های اشتباه این است که گاهی اوقات جوانان، ازدواج را برابر با محدودیت می‌دانند بنابراین ترجیح می‌دهند ازدواج سفید را تجربه کنند که تا حدی مسئولیت و تعهدات کمرنگ‌تر شده باشد. عده‌ای دیگر نیز می‌گویند تنها در این نوع از ازدواج است که عشق و علاقه طرفین همیشه ثابت می‌ماند و دختر و پسر می‌توانند به واسطه علاقه‌ای که به هم دارند ازدواج خوبی را رقم بزنند که این هم باور اشتباهی است.

مهم‌ترین عیب این نوع ازدواج نیز از دید وی ناپایداری زندگی زناشویی افرادی است که پس از تجربه همباشی، رسما ازدواج می‌کنند.. در سال‌های گذشته اعتقاد بر این بود که دختر و پسری که تجربه همباشی یا ازدواج سفید را داشته اند در زندگی زناشویی خود موفق‌تر عمل کرده اند، اما تحقیقات جدید نشان داده اگر زندگی زناشویی بیش از یک سال ادامه پیدا کند افرادی که تجربه همباشی در زندگی گذشته‌شان داشته اند به میزان بسیار زیادتری از افرادی که این تجربه را نداشته اند دچار شکست در ازدواج‌شان شده اند.
طرد اجتماعی از سوی اطرافیان به دلیل اینکه خانواده‌ها توانایی پذیرش این نوع ازدواج را ندارند، عدم وجود تعهد و وفاداری، فقدان هدف مشخص به جز برطرف کردن نیاز جنسی، عدم اطمینان طرفین از ضریب سلامت جنسی شریک جنسی و وجود فشار‌های روانی فراوان و استرس ناشی از غیرقانونی بودن این ازدواج از دیگر معایبی است که می‌توان برای ازدواج سفید برشمرد. همچنین آسیب‌های روانی بعد از قطع این رابطه معمولا شدیدتر از آسیب‌های بعد از پایان یافتن یک ارتباط معمولی است.

لیلا شیری قیداری پژوهشگر اجتماعی، نیز در پژوهشی که در رابطه با ازدواج سفید انجام داده است به نتایج زیر دست پیدا کرده است.

ازدید وی چهار نوع هم‌خانگی (همباشی) وجود دارد:

نخست هم خانگی معطوف به شناخت که زوجین بیشتر با هدف شناخت و آشنایی پیش از ازدواج با یکدیگر هم خانه می‌شوند.

دوم هم خانگی معطوف به نیاز که غالبا زوجین از ابتدا با یکدیگر توافق کرده اند که این شکل از روابط تنها معطوف به رفع نیاز‌های عاطفی و جنسی بوده و در پی شناخت و آشنایی نیستند و قصدی برای جدی‌تر کردن رابطه ندارند.

سوم هم خانگی معطوف به امنیت بر شکلی از روابط اشاره دارد که غالباً در طبقات بالای جامعه دیده می‌شود و بر اساس آن، افراد، صرفاً به دلیل جلوگیری از درگیری با قانون و برخورد‌ها در فضای عمومی و مسائلی از این دست، اقدام به تهیه منزل کرده و به مراوده تمایل دارند.

چهارم هم خانگی معطوف به کنترل درشرایطی اتفاق می‌افتد که یکی از طرفین که در بیشتر موارد از سوی مردان دیده می‌شود به دنبال کنترل و سلطه بیشتر بر شریک خود است و بر این اساس با تهیه مسکن و تامین ضروریات سعی می‌کند بیش از گذشته بر رابطه خود مسلط باشد و بر روابط و کنش‌های شریک خود آگاهی داشته باشد.

هم خانگی معطوف به کنترل درشرایطی اتفاق می‌افتد که یکی از طرفین که در بیشتر موارد از سوی مردان دیده می‌شود به دنبال کنترل و سلطه بیشتر بر شریک خود است و بر این اساس با تهیه مسکن و تامین ضروریات سعی می‌کند بیش از گذشته بر رابطه خود مسلط باشد و بر روابط و کنش‌های شریک خود آگاهی داشته باشد.

وی ۵ دسته از عوامل را موجب تسهیل وقوع هم‌خانگی می‌داند:

۱- بیکاری و مشکلات اقتصادی که منجر به تاخیر در ازدواج می‌شود،

۲- فشار اجتماعی و تحمیل مسئولیت‌های جنسیتی که نشان دهنده بار سنت‌های اجتماعی در ازدواج است،

۳- ترس از تغییر رفتار شریک عاطفی و جنسی پس از ازدواج،

۴- ترس از طلاق و جدایی و داغ ننگ ناشی از آن،

۵- ترس از عادی شدن رابطه.

از دید ایشان پیامد‌های این نوع ازدواج به سه دسته پیامد‌های حقوقی، فردی و اجتماعی و ارتباطی تقسیم می‌شود.

در «پیامد‌های حقوقی» بیشتر تاکید بر عدم ثبت این روابط است و بر اساس آن غالبا شکلی از نابرابری اقتصادی و حقوقی در پایان رابطه وجود دارد، این روابط به دلیل غیرقانونی بودن امکان مجازات و تنبیه را به دنبال دارد.

در «پیامد‌های فردی» این رابطه که غالبا خود را در شکل مثبت نشان داده و برای زوجین توانسته فرصت پیشرفت در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، تحصیلی و ... را فراهم آورد.

از پیامد‌های دیگر این شکل از زندگی، «پیامد‌های ارتباطی» است که بر اساس آن ممکن است یکی از زوجین که در بیشتر موارد شامل زنان می‌شود با طرد از سوی خانواده مواجه شود. همچنین در این شکل از روابط که بیشتر به صورت پنهانی مدیریت می‌شوند، حیات ارتباطی و رفت و آمد‌ها بسیار ضعیف بوده است.

به علت مقبول نبودن این نوع ازدواج در کشور ما آمار دقیقی از این ازدواج در دست نیست اما آمارهای غیر رسمی نشان می‌دهد عمر این ازدواج در بهترین حالت سه سال است و بیشتر از این مدت طول نمی‌کشد.

همچنین این اصل باید مورد پذیرش قرار بگیرد که در کشور ما پدیده نوظهور همباشی وجود دارد و باید به چرایی آن فکر کنیم که چطور می‌توان عوامل زمینه ساز آن را کاهش داد و آن را به سامان کرد؟

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: