بر اساس یک تحقیق که در سال ۲۰۱۹ و در ایالات متحده انجام شد، ۷۰ درصد از ۳۷۰۰ نفری که در این بررسی مورد مصاحبه قرار گرفتند، اعلام کردند که از نگاه آنها خوداشتغالی و کار فریلنسری ها همان دورکاری بسیار بیشتر از داشتن شغل تماموقت به آنها احساس برقراربودن تعادل میان شغل و زندگی را داده است.
۸۳ درصد از افراد حاضر در این بررسی اعلام کرده بودند که به تنهایی تصمیم گرفتهاند تا فریلنسر باشند. یعنی این تصمیم را در شرایطی گرفتهاند که هیچ اجباری در کار نبوده است. حدود ۵۵ درصد آن ها اعلام کردند که درآمد آنها با کار به عنوان فریلنسر بیشتر از زمانی بوده که شغل تماموقت داشتهاند؛ این داده تقریبا غیرقابل باور به نظر میرسد. جزییات بیشتری هم در این آمارگیری وجود داشته اما همه آنها نشان میدهند که فریلنسینگیک فرایند مثبت در زندگی افرادی است که آن را در زندگی خود اجرایی کردهاند. آنچه در ادامه میخوانید، از زبان نویسندهای است که تجربه فریلنسینگ را در زندگیاش به کار گرفته و از مزایای آن نسبت به شغلهای تماموقت و کارمندی میگوید.
چرا شغل تماموقت را رها کردم تا برای خودم کار کنم؟
زمانی که کارم در حوزه مراسم دفن و کفن را برای نویسندگی به صورت تماموقت رها کردم، سال ۲۰۱۳ بود. بسیاری از اطرافیانم این تصمیم را بسیار نادرست، اشتباه و دارای عواقب خطرناک میدانستند. شغل قبلیام بی نقص به نظر میرسید اما ساعات کاری و حقوق من کاملا مشخص، ثابت و تغییرناپذیر بود. در عین حال که بسیاری از افراد دوست داشتند جایگاه شغلی من را داشته باشند، میدانستم که من حداقل یک امنیت شغلی قابل قبول دارم. برای همین افرادی که حسرت کار من را میخوردند، به من یادآوری میکردند که هرگز شغلم را ترک نکنم اما من از افزایش ۳ درصدی سالیانه حقوقم ناراضی بودم و از این که برای شخص دیگری کار میکردم هم احساس خوبی نداشتم.
من باید هر روز زمان زیادی را برای حمل و نقل و رفت و برگشت به محل کار هزینه میکردم و در کنار آن به لباس و آرایش نیاز داشتم. من مجبور بودم تا لبخند بزنم و از این لبخند اجباری متنفر بودم. بنابراین تصمیم گرفتم در ساعات بیکاریام روی وبلاگ شخصیام کار کنم تا نویسندگی را آهسته آهسته به عنوان یک شغل تماموقت آغاز کنم. مدت زیادی طول نکشید که موفق شدم درآمد خوبی به عنوان یک نویسنده فریلنسر کسب کنم و این درآمد حتی از درآمد شغلی اصلی من هم بیشتر شد. وقتی توانستم درآمدم از نویسندگی را به درآمدم از کار اصلیام نزدیک کنم، با رییسم خداحافظی کردم و اعلام کردم ماه جاری، آخرین ماه همکاری من با اوست. پس از آن هم برای همیشه رفتم و حتی پشت سرم را هم نگاه نکردم.
وقتی این تصمیم را به دوستان و خانوادهام اعلام کردم، آنها به من گفتند که عقلم را از دست دادهام و اعتقاد داشتند که امکان ندارد با نویسندگی آن هم به صورت فریلنسینگ توانایی مدیریت زندگیام را داشته باشم. تصور آنها این بود که درآمد من در این حوزه دوام زیادی نمیآورد و بهزودی باید به دنبال شغل ثابت جدیدی باشم که به اندازه شغل قبلی من درآمد ندارد اما آنها اشتباه میکردند و من خوشحالم که هرگز به نصیحت آنها گوش نکردم.
در چند سال اخیر که شغل و درآمد اصلیام از کار به صورت فریلنسینگ بوده به این باور رسیدهام که نه تنها رضایت بیشتری از این سبک کاری دارم بلکه امنیت شغلی بیشتری هم تجربه میکنم. تفاوتی نمیکند که شما یک معلم، مهندس یا حتی یک کارمند معمولی باشید، من باور دارم که شغل من هنوز هم امنیت بسیار بیشتری دارد. زمانی که شما یک شغل تمام وقت با تنها یک رییس دارید، همیشه با تمامشدن حقوقتان در یک دوران بسیار کوتاه روبرو هستیدو این حقیقتی است که تلاش میکنید آن را نادیده بگیرید اما در کاری که به صورت فریلنسینگ انجام میشود،چنین شرایطی وجود ندارد. در ادامه دلایل برتری کار فریلنسینگ نسبت به کار ثابت و کارمندی را بررسی میکنیم.
یک – هر زمان که بخواهید میتوانید شغلهای گوناگون را در کنار یکدیگر داشته باشید
زندگی به عنوان یک فریلنسر مانند داشتن مشتریهای گوناگون است. برای من این به معنای کارکردن با ۵ تا ۲۵ شخص یا شرکت متفاوت آن هم در کنار یکدیگر بوده و شاید ممکن باشد یکی از این نهادها با کاهش بودجه مواجه شوند و با من قطع همکاری کنند تقریبا غیرممکن است که همه آنها به صورت همزمان با من قطع همکاری کنند. این در شرایطی است که اگر شما یک شغل ثابت داشته باشید، ممکن است با یک اشتباه از سوی رییس خود با حکم اخراج مواجه شوید. بنابراین تنها منبع درآمد شما که اصلیترین آنها هم بوده در مدتی بسیار کوتاه نابود میشود.
دو – اگر نیاز باشد میتوانید مشتریهای بیشتری جذب کنید
من همیشه این فرصت را دارم تا برای داشتن مشتریان بیشتر تلاش کنم و اگر بخواهم، این شانس را دارم تا مشتریان بیشتری داشته باشم. اگرچه من معمولا به دنبال همکاری با افراد یا شرکتهای بیشتری نیستم چون تعدادی که با آنها کار میکنم هم قابل قبول است اما این شانس را دارم تا مشتریانم را بیشتر کنم. من یک پروفایل دائمی در شبکه اجتماعی LinkedIn دارم که این پروفایل باعث میشود همیشه با مشتریانم در ارتباط باشم و پروژههای جدید را بررسی کنم. بنابراین اگر تعدادی از پروژههایم را از دست بدهم، همواره این فرصت را دارم تا مشتریهای جدید را جذب کنم. این انتخاب به من کمک میکند تا همیشه میزان درآمدم را تعیین کنم و برای افزایش آن تلاش کنم.
سه – همیشه تلاش میکنید تا آموزههای خود را بیشتر کنید
من به عنوان یک فریلنسر که معمولا به صورت کاملا آنلاین کار میکند در بسیاری از مهارتهای نیازمند اینترنت به سطح قابل قبولی رسیدهام. این مهارتها به من کمک میکند تا به هر شغلی که دوست دارم فکر کنم و برای تصاحب آنها وارد عمل شوم. برای مثال، نحوه کار با پنل تولید محتوای وردپرس و نوشتن محتوا با فرمت HTML را آموختهام. مهارتهای من در حوزه سئو هم کیفیت قابل قبولی دارد و میتوانم به مقالاتی که مینویسم این قابلیت را اضافه کنم تا به صفحه نخست موتور جستجوی گوگل راه پیدا کنند. من از ۱۰ تا ۱۵ نرمافزار گوناگون برای تولید محتوای مورد نیازم استفاده میکنم. فراموش نکنید که تکنولوژی آهسته آهسته بسیاری از فرصتهای شغلی را نابود میکند. بنابراین نیاز دارم تا همواره اطلاعات بیشتری در حوزههایی مانند بازاریابی، درآمدزایی از اینترنت و وبلاگنویسی و تولید محتوا به دست بیاورم.
چهار – میزان درآمد شما در اختیار خودتان است
ویژگی محبوب فریلنسینگ برای من که باور دارم دلیل اصلی امنیت شغلی آن است، کنترل کامل روی میزان درآمدی است که کسب میکنم. در شغل تمام وقت قبلیام، بدون درخواست اضافه کاری ها افزایش سالانه دستمزد، امیدی به افزایش درآمد ماهانه نداشتم اما در کار به عنوان یک فریلنسر، این قدرت را دارم تا درآمد بیشتری کسب کنم. این افزایش درآمد با افزایش تلاش و یا کار بیشتر ممکن به نظر میرسد و شاید باور نکنید اما این افزایش درآمد به راحتی به دست میآید. زمانی که در سفر نباشم، هفتهای۴۰ تا ۵۰ ساعت کار میکنم اما می توانم با ۱۵ تا ۲۰ ساعت کار در هفته هم درآمد خوبی کسب کنم. بنابراین میزان درآمدم در اختیار خودم قرار دارد و خودم درباره آن تصمیمگیری میکنم و خبری از هیچ رییسی نیست. در چهارمین سال متوالی که به عنوان یک فریلنسر کار میکنم، درآمدم در مقایسه با شغل قبلیام۵ برابر افزایش پیدا کرده است.
سخن پایانی
چندین سال است که به صورت مستقل یا فریلنسر کار میکنم و همیشه درآمدم را افزایش دادهام. در این شرایط، اعتماد به نفس بیشتری به دست آوردهام چون میبینم که که سخت کوشیام باعث ثبات و افزایش حجم تواناییهایم شده که در تمام طول سال به من کمک میکنند تا درآمد بیشتری کسب کنم و البته شغل ثابت اما پارهوقتی داشته باشم. چندین سال است که به تنهایی کار میکنم و واقعا نمیتوانم تصور کنم دوباره یک شغل تماموقت داشته باشم. چرا که تصور میکنم اگر به شغل تماموقت بازگردم، دیگر احساس امنیت شغلی ندارم. زندگی فریلنسینگ برای من بسیار امنتر از داشتن یک شغل ثابت و تمام وقت بوده چون به قولی همه تخم مرغهایم را درون یک سبد نچیدهام. من نیازی به برنامههای حمایتی رییس سابقم مانند بیمه ندارم و ترجیح میدهم که در ازای این امتیازات، قدرت و آزادی شخصی بیشتری داشته باشم.
منبع: بیزینساسلایدر