به گزارش روی تیتر به نقل از مدیوم، درک پروسههایی که باعث شکلگیری عادتها میشود، میتواند به شما کمک کند تا الگوهای اشتباه و نادرست را در زندگی پیدا کنید و برای نابودی آنها تلاش کنید؛ بنابراین میتوانید نمونههای جدیدی که خوب و مفید هستند را دوباره از نو بسازید.
تقریبا بیشتر کارهایی که در طول یک روز انجام میدهید بر اساس عادت هستند. از دویدن روی پلهها برای زودتر رسیدن به مدرسه یا محل کار؛ تا مسیری که برای رفتوآمد انتخاب میکنید؛ همگی بر طبق عادتهای همیشگی صورت میگیرند. عادت، لزوما چیز بدی نیست. حتی برعکس، عادتها به زندگی ساختار میبخشند. باعث استواری زندگی میشوند و حتی کمک میکنند تا فرد توان تمرکز در یک تصمیم مهم را داشته باشد.
محققان کشف کردهاند نحوه قرارگیری نورونها نسبت به هم در شکلگیری رفتارهای تکراری موثر است. پس هر چقدر کارها را بیشتر و شدیدتر تکرار کنید، یعنی این اتصالات نورونی قویتر هستند. وقتی در ترک عادت بد مشکل دارید، یعنی در واقع در حال تغییر دادن ساختار عصبی مغز خود هستید. مغز انسان طوری ساخته شده که عادتها را دوست دارد، چون انجام دادن رفتارهای تکراری نسبت به فکر کردن و تصمیمگیری به انرژی کمتری نیاز دارد. به همین خاطر است که در برابر تغییرات مقابله میکند.
خبر خوب این که شما میتوانید با درک ترفندهای روانشناسی از شکلگیری عادتهای بد پیشگیری کنید. فارغ از اینکه بدنبال ترک عادت بد یا جایگزینی یک عادت خوب هستید، آشنایی با این مهارتها میتواند به شما کمک کند تا در طولانیمدت رفتارهای خود را تغییر دهید.
ناهماهنگی در شناخت
تقریبا همه مردم میدانند که عادتهای بد آنها تا چه اندازه برایشان بد و مضر است، اما این آگاهی سبب نمیشود تا عادت بد خود را کنار بگذارند مگر اینکه مجبور شوند. به این وضعیت، «ناهماهنگی در شناخت» میگویند که یک موضوع روانشناسی است و به این موضوع اشاره دارد که رفتارهای فرد دقیقا برعکس عقاید و باورهای اوست.
کارشناس مردمشناسی، آلن برنارد، که محقق علمی در آفریقای جنوبی هم است در مورد اینکه چرا و چگونه انسان تصمیمگیری میکند، تحقیق کرده است. او میگوید بر خلاف تمام عقاید رایج، نادیده گرفتن نیست که عادتهای بد را همیشگی و جادوانه میکند. او میگوید: «حالا اگر فرض را بر این بگذاریم که عامل اصلی، جهل و نادیده گرفتن است هم تنها راه درست کردن آن این خواهد بود که به شما بگوییم این عادت تا چه اندازه بد است یا زندگی شما بدون آن چقدر خوب خواهد شد.»
اینکه شما میدانید یک کار تا چه اندازه اشتباه و مضر است، اما همچنان انجامش میدهید یکی از شکلهای کلاسیک ناهماهنگی در شناخت است.
برای اینکه به مغز خود بیاموزید از این الگو خارج شود، باید راهی پیدا کنید که بین رفتار و عقایدتان تعادل و سازگاری ایجاد شود. یکی از تاکتیکهای موثر در این زمینه این است که عادتهای خود را بررسی و تحلیل کنید و برای آنها مزایا و معایب و منفعت و ضرر بنویسید.
کارهای خود را به تعویق میاندازید؟ به این فکر کنید که شاید شب به شما خیلی خوش بگذارد و مهم نباشد که ایمیلهای کاری را بیپاسخ گذاشتهاید. اما بدون شک اگر از یک پروژه کاری مهم کنار گذاشته شوید بسیار ناراحت خواهید شد. بدون شک از اینکه کارهایتان همیشه با تاخیر انجام میشوند ناراحت هستید، اما همچنان آن را صورت میدهید. در چنین مواقعی باید با خودتان صادق باشید.
رفتارهای خودکار
بر اساس گفتههای بنجامین فاگ، مدیر آزمایشگاه طراحی رفتاری دانشگاه استنفورد، همه عادتها بر زنجیره خودکار بودن سوار هستند، مغز این توانایی را دارد که بدون فکر کردن شما به یک موضوع خاص، آن کار را انجام دهد؛ بنابراین شما میتوانید همزمان با رانندگی با همسفر خود هم صحبت کنید و مشکلی هم نداشته باشید.
به گفته فاگ، همه انسانها میتوانند عادتهای خود را روی زنجیرهی فعالیتهای اتوماتیک بگذارند. وقتی شما مزایا و معایب یک تصمیم را بررسی میکنید، یعنی آن تصمیمگیری دیگر از روی عادت نیست.
وقتی یک فعالیت به عادت تبدیل میشود به یک تغییر نیاز دارد. شما باید اول از همه دنبال آن تغییر باشید تا از چکیده شدن آن پیشگیری کنید. وقتی قصد ساختن عادت تازه دارید باید سعی کنید روی اهداف خود تمرکز کنید و همیشه با قدمهای کوچک آغاز کنید. برای ترک یک عادت بد باید اول عامل اصلی آن را بشناسید و با حذف این عامل برای ترک عادت تلاش کنید.
نظم بخشیدن به احساسات
بسیاری از عادتهای آدم بر اثر احساسات شکل گرفتهاند. مردم خود را در شرایطی قرار میدهند که به رفتارهای خاصی پاسخ احساسی بدهند. وقتی استرس دارید شاید بدون اینکه متوجه باشید وسایل از دستتان به زمین بیفتد یا در حالت ناراحتی، ممکن است برآشفته و بیقرار باشید.
واکنشهای احساسی سختترین چیزها برای تغییر هستند، اما بدون شک شدنی هستند. مثلا میتوانید عادتهای خوب را جایگزین آنها کنید. برای شروع بهتر است روی نتایج موردعلاقهتان تمرکز کنید و روی فعالیتهایی متمرکز شوید که شما را به آن نقطه میرساند.