۳۰۶
يکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۵
تعداد بازدید : ۶۲۲
از «هامون» تا «سنتوری»
جایگاه والای داریوش مهرجویی در سینمای ایران را، پیش و پس از انقلاب، نمی‌توان منکر شد. وی در چندین نظرسنجی به عنوان یکی از برجسته‌ترین کارگردانان سینمای ایران انتخاب شده است. از جمله رای گیری سال ۱۳۷۸ مجله دنیای تصویر، نظرسنجی سال ۱۳۸۱ مجله نقد سینما و در رای گیری سال ۱۳۹۸. وقتی به کارنامه مهرجویی نگاهی می‌اندازیم به آثاری برمی‌خوریم که بی شک سینمای ایران بدون خلق آن‌ها چیزی کم داشت. از هامون و پری و لیلا و سارا و درخت گلابی گرفته تا اجاره‌ّنشین‌ها و گاو و سنتوری و مهمان مامان و دایره مینا. امروز زادروز وی است و به همین بهانه قصد داریم نگاهی به زندگی و آثار وی بیندازیم.
نگاهی به سینمای ۴۲ ساله مهرجویی به بهانه زادروزش
به گزارش روی تیتر جایگاه والای داریوش مهرجویی در سینمای ایران را، پیش و پس از انقلاب، نمی‌توان منکر شد. وی در چندین نظرسنجی به عنوان یکی از برجسته‌ترین کارگردانان سینمای ایران انتخاب شده است. از جمله رای گیری سال ۱۳۷۸ مجله دنیای تصویر، نظرسنجی سال ۱۳۸۱ مجله نقد سینما و در رای گیری سال ۱۳۹۸. وقتی به کارنامه مهرجویی نگاهی می‌اندازیم به آثاری برمی‌خوریم که بی شک سینمای ایران بدون خلق آن‌ها چیزی کم داشت. از هامون و پری و لیلا و سارا و درخت گلابی گرفته تا اجاره‌ّنشین‌ها و گاو و سنتوری و مهمان مامان و دایره مینا. امروز زادروز وی است و به همین بهانه قصد داریم نگاهی به زندگی و آثار وی بیندازیم.

داریوش مهرجویی در ۱۷ آذر ۱۳۱۸ ظاهرا در خانواده‌ای فرودست در تهران به دنیا آمد. او در ۲۰ سالگی و پس از اتمام دوران ایران را ترک کرد و برای تحصیل راهی آمریکا شد. ابتدا سینما می‌خواند، سپس تغییر رشته داد و فسلفه را دنبال کرد. لیسانس فلسفه خود را در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه یو‌سی‌ال‌ای امریکا گرفت و در همان سال سردبیری نشریه پاریس ریویو را برعهده گرفت.
 
مهرجویی یک سال بعد به تهران بازگشت و اولین فیلم بلند خود، «الماس ۳۳» را ساخت که فیلم پر هزینه‌ای بود. این فیلم به نسبت هزینه‌های بالایش نه فروش خوبی داشت و نه مورد پسند منتقدان قرار گرفت. مهرجویی دو سال بعد، در سال ۱۳۴۸ فیلم «گاو» را ساخت. این فیلم براساس یکی از داستان‌های مجموعه «عزاداران بیل» نوشته‌ی غلامحسین ساعدی ساخته شد و خود ساعدی در تهیه فیلم‌نامه این فیلم با مهرجویی همکاری کرده است و با رای گیری منتقدان در سال‌های ۱۳۵۱، ۱۳۶۷ و ۱۳۷۸ به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب شد. داریوش مهرجویی یک سال پس از فیلم «گاو»، «آقای هالو» را جلوی دوربین برد. این فیلم براساس نمایشنامه‌ای با همین نام از علی نصیریان ساخته شد. مهرجویی برای چهارمین فیلم خود، سراغ ساخت فیلم سینمایی «پستچی» رفت. فیلم‌نامه این فیلم سینمایی توسط خود داریوش مهرجویی براساس نمایش‌نامه‌ی ویتسک نوشته‌ی گئورک بوخنر نوشته شد. فیلم «پستچی» نیز مانند فیلم «گاو» در جشنواره‌های جهانی مورد استقبال قرار گرفت. مهرجویی پس از فیلم «پستچی» در سال ۱۳۵۳ فیلم «دایره مینا» را جلوی دوربین برد. فیلمنامه دایره مینا نیز بر اساس یکی از داستان‌های غلامحسین ساعدی به نام «آشغالدونی» بود. این فیلم در قالب طرح مسئله خون فروشی به ترسیم آسیب‌های اجتماعی آن سال‌ها می‌پرداخت. وی در این فیلم از جوان خوش تیپ و جذاب آن روز‌های سینمای ایران، سعید کنگرانی، و ستاره دیگری، یعنی فروزان، استفاده کرد. بازی وی در چنین فیلم‌هایی امر مرسومی نبود و تعجب مردم و منتقدان را برانگیخت.
 
مهرجویی بعد از انقلاب چند سال به فرانسه رفت و پس از چندی به ایران بازگشت و «اجاره‌نشین ها» را ساخت. این فیلم ماندگار سال ۱۳۶۶ اکران شد و به پرفروش‌ترین فیلم آن سال بدل شد. وی سال ۱۳۶۶ فیلم «شیرک» با همکاری کامبوزیا پرتوی ساخت که در زمینه کسب جوایز از آثار موفقش بود. «هامون» اثر بی بدیل سینمای مهرجویی، سال ۱۳۶۸ با بازی خسرو شکیبایی ساخته شد. داستان حمید هامون می‌توانست یک قصه عاشقانه اجتماعی باشد یا یک ملودرام زناشویی، اما آموخته‌های مهرجویی در رشته فلسفه باعث شد با فیلمی درباره شک، تاوان خود بودن، ایمان و مفاهیم پیچیده دیگری طرف باشیم. فیلمی که حال مذهب عرفانی هم به آن تزریق شده بود. مهرجویی در سال ۱۳۷۰ فیلم «بانو» را جلوی دوربین برد. «بانو» نوشته‌ی خود مهرجویی بود. مهرجویی در سال ۱۳۷۱ فیلم «سارا» را براساس نمایش‌نامه خانه عروسک اثر هنریک ایبسن جلوی دوربین برد. داریوش مهرجویی دو سال بعد فیلم «پری» را با اقتباس از رمان «رفانی و زویی» و داستان کوتاه «یک روز خوش برای موزماهی» نوشته‌ی جروم دیوید سالینجر جلوی دوربین برد. این اقتباس بدون اجازه مولف ساخته شد و این اتفاق شکایت نویسنده آن را هم در پی داشت. داریوش مهرجویی یک سال بعد فیلم «لیلا» را جلوی دوربین برد. «لیلا» به نوعی پایانی بود بر سه‌گانه‌ای که با ساخت فیلم «سارا» آغاز شد، با «پری» ادامه پیدا کرد و با «لیلا» به پایان رسید. داریوش مهرجویی پس از «لیلا» فیلم «درخت گلابی» را براساس داستان کوتاهی از مجموعه داستان جایی دیگر نوشته‌ی گلی ترقی و بازی گلشیفته فراهانی نوجوان جلوی دوربین برد. وی در سال‌های بعد فیلم‌های «دختر دایی گمشده»، «میکس» و «بمانی» را ساخت. «مهمان مامان» اثر ماندگار دیگر وی بود که در سال ۱۳۸۲ بر اساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شد. سال ۱۳۸۵ نوبت به «سنتوری» رسید. فیلم جنجالی و خوش ساخت مهرجویی که در آن از صدای خواننده غیرمجاز آن روزها، محسن چاوشی، ساخته شده بود مدتی بعد از اکران توقیف شد، اما نسخه قاچاقش با زیرنویس انگلیسی میان مردم دست به دست شد و از اقبال گسترده‌ای برخوردار شد.
 
مهرجویی انگار پس از سنتوری تمام شد و دیگر اثری نساخت که مانند گذشته تحسین گسترده مردم و منتقدان را برانگیزد. «طهران طهران»، «نارنجی پوش»، «چه خوبه که برگشتی»، «آسمان محبوب»، «اشباح» و «نارنجی پوش» آثار ناامید کننده‌ای هستند که وی در این سال‌ها ساخت و در آن‌ها هیچ نشانی از مهرجویی هامون و گاو و مهمان مامان یافت نمی‌شود. «لامینور» فیلمی است که وی اکنون با تهیه کنندگی رضا درمیشیان در دست ساخت دارد و احتمال زیاد به جشنواره سی و هشتم فیلم فجر نمی‌رسد.