به گزارش فراتیتر، مردم ایران سالها با مشکلات دستوپنجه نرم کردهاند و شرایط جنگ، تحریم، فساد، خیانت و ... روزهای این مردم را ساخته است، اما در همه زمانها اولین سیاست ایران تعامل و گفتگو بوده است و در راستای رسیدن به توافق و صلح پیشقدم بوده است. نام قطعنامههایی مثل الجزایر، ۵۹۸ و ۲۲۳۱ نه تنها برای مردم ایران آشنا نیست بلکه به واسطه موقعیت استراتژیک ایران مردم دنیا نیز نظارهگر امضای این قراردادها بودهاند، اما حرف از تعهد و اجرای قطعنامهها تنها از سوی ایران بوده است و طرفهای مقابل برای تاریخ روابط بینالملل چیزی جز بدعهدی نداشتهاند.
همزمان با سالروز امضای قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران و عراق به پیشنهاد سازمان ملل متحد نگاهی به بدعهدی سازمانهای بینالمللی و دولتها پیرامون ۳ قطعنامه مهم تاریخ معاصر ایران میکنیم. آنچه در ادامه ذکر میشود، تنها گوشهای از بدعهدیها است و مطمئناً خیلی از ناگفتهها در آینده عیان خواهد شد.
«الجزایر» آغاز عهدشکنی در برابر مردم ایران
امریکا در موارد متعدد، تعهدات خود در قطعنامه الجزایر را انجام نداد. امریکا تحریمهای تجاری را که به موجب بیانیهها ملغی اعلام کرده بود، در طول سالهای جنگ تحمیلی و پس از پایان آن به انواع و روشهای دیگر برقرار و حتی تشدید کرده است، این در حالی است که تعهدات مذکور در بیانیههای الجزایر محدود به زمان خاصی نبود. البته با پایان گرفتن ماجرای گروگانگیری، بسیاری از تحریمهای تجاری و نفتی بینالمللی علیه ایران رفع شدند و آمریکا در دو نوبت حدود ۱۰ میلیارد دلار از داراییهای ایران را پرداخت کرد، اما از پرداخت نوبت سوم سر باز زد.
قطعنامه ۵۹۸؛ غرامت ۱۱۰۰ میلیاردی عراق به ایران
جنگ میان عراق و ایران یکی از تاریخیترین قطعنامههای سازمان ملل را رقم زد. این قطعنامه که تمامی اعضای سازمان ملل با آن موافق بودند؛ خواستار آتشبس فوری، بازگرداندن نیروها به مرزهای شناخته شده، آزادی اسیران جنگی، تشکیل کمیته حقیقتیاب برای شناخت متجاوز، پرداخت غرامات از سوی کشور متجاوز شد. قطعنامه ۵۹۸ بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، اما حدود یک سال بعد در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد و امام خمینی (ره) در پیامی درباره پذیرش قطعنامه گفتند: «خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم.»
در نهایت هم ۸ سال جنگ با حکومت بعث عراق با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در حالی به پایان رسید که جامعه جهانی پذیرفت عراق متجاوز جنگی بوده است و عراق متعهد شد که در کنار پایان دادن به جنگ، غرامت ۱۱۰۰ میلیارد دلاری به ایران بدهد، اما مهر این قطعنامه خشک نشده بود که صدام مجدداً به ایران حمله کرد و کشور عراق بعد از صدام با توجه عطوفت جمهوری اسلامی ایران و رفتار حسنه با همسایگان هنوز غرامت مردم ایران را نپرداخته است.
خروج از قطعنامه ۲۲۳۱؛ اوج بدعهدی امریکا
قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از ۱۲ سال گفتگو در مورد فعالیتهای هستهای ایران با اعضای گروه ۱+۵ در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ بود و منجر به توافق هستهای با گروه ۱+۵ گردید. همراه با تصویب این قطعنامه هر شش قطعنامه قبلی که علیه ایران صادر شده و منجر به تحریمهای وسیع در رابطه با موضوع هستهای علیه این کشور را ملغی کرد. برای اولین بار در تاریخ سازمان ملل، کشوری با گرفتن قطعنامههای متعدد و تحریمهای شدید اقتصادی، نظامی، نفتی و ... ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد، توانسته همه قطعنامههای قبلی را لغو و از ذیل فصل ۷ منشور خارج شود، اما در کنار همه بدعهدیهای اروپا و امریکا در خصوص برنامه جامعه اقدام مشترک که منجر به ارائه قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل متحد شد، خروج امریکا از این قطعنامه توسط ترامپ باعث واکنشهای بسیاری از کشورها شد. ترامپ در حالی ادعای خروج از برجام کرد که صحبت از تمدید تحریمهای تسلیحاتی میکند و اوج بیثباتی خود را در روابط بینالملل آشکار کرده است. پولهای بلوکه شده هم حلقه گمشده این قطعنامه هست.
در نهایت نکته جالب این است که در حقیقت آمریکا هیچ التزامی نسبت به انجام تعهدات خود ندارد و خود را مقید به وفای عهد حتی نسبت به متحدانش نمیبیند. در تاریخ بدعهدی آمریکا نسبت به انگلیس در ماجرای بحران سوئز، بدعهدی آمریکا نسبت به شوروی در جریان توافق تسلیحاتی موسوم به ABM، بدعهدی آمریکا به انگلیس در ماجرای فتح نورماندی و تجاوز نظامی آمریکا به چین ثبت شده است.