یادداشت * سعید ونکی در فراتیتر
با نزدیک شدن به موعد انتخابات سال آینده، تکاپوی گروهها و جریانهای سیاسی برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری سرعت بیشتری گرفته است. گمانه زنیها در خصوص حضور چهرههای مختلف و کاندیداهای احتمالی همگی حکایت از این دارد که فضای سیاسی کشور در نیمه دوم سال، معطوف به انتخابات خردادماه ۱۴۰۰ میشود، اما شواهد حاکی از آن است که انتخابات پیش رو از لحاظ منطق ساختاری حاکم بر آن متفاوت از دورههای پیشین خواهد بود.
دو گفتمان سیاسی غالب بر فضای سیاسی کشور به دلیل کژکارکردهای خود در آستانه اضمحلال قرار دارند و این فرصتی است تا گفتمانی فرای اصول گرایی و اصلاح طلبی منطق خود را بر ساحت سیاسی ایران حاکم کند. توده جامعه هم به دلیل انسداد ساختاری موجود، تشنه حضور جریانی است که مطالبات اقتصادی و اجتماعی آنان را نمایندگی کند و به همین دلیل میتوان در انتظار ظهور گفتمانی باشیم که مطالبه عدالت را سرلوحه گفتمان خود قرار دهد. اگر چه این فضای جامعه و جو غالب بر آن ظرفیت این را دارد که مطالبه به حق مسئله عدالت را به محاق ببرد و به تبع آن جریانهای پوپولیستی میدان دار عرصه سیاست شوند. اما به هر شکل دورنمایی که میتوان برای آینده فضای سیاسی متصور بود، عبور از اصول گرایی و اصلاح طلبی است که تبدیل به گفتمانهایی مستهلک و فاقد کارکرد شده اند. زیرا اساسا این دو جریان با تفاوتهایی در روبنا، دارای اشتراکات اساسی در زیر بنا هستند. علی رغم برخی تفاوتها در سویههای فرهنگی و مشی سیاست خارجی، هر دو جریان مدافع سرمایه داری و شکل گیری نظام اقتصادی بازار آزاد هستند که پیامد این شکل از سیاست ورزی امروزه در اقتصاد ایران آشکار و قابل مشاهده است. اما فرای ظهور گفتمان سیاسی جدید که مطالبه کننده نیازهای اساسی آحاد جامعه باشد، شکل گیری و تداوم یک جریان نو نیازمند تعامل و پیوند مناسب با دیگر گفتمانها و فراگیری آن در محیط اجتماعی است. این گزاره را میتوان اینگونه تعبیر کرد که منطق همنشینی گفتمانهای سیاسی بر منطق جانشینی ارجحیت دارد. از دوران پس از جنگ تحمیلی تا کنون کارکردی که دیسکورسهای سیاسی داشته اند، طرد دیگر گفتمانها و مشی رادیکالی به جای برقراری و پیدا کردن نقاط اشتراک با دیگر جریانها بوده. اما در مقطع کنونی نیازمند حضور گفتمانهایی هستیم که علاوه بر عدالت، آزادی، رفاه و توسعه را نمایندگی و جایی برای آنها باز کنند. اگر جریانها و دیسکورسهای سیاسی نو با تکثر گرایی بتوانند بازتاب دهنده مطالبات جامعه باشند، آنگاه علاوه بر مشارکت سیاسی بالا به سمت و سوی همبستگی اجتماعی حرکت خواهیم کرد و این متضمن حیات طولانی مدت جامعه ایرانی خواهد بود.