به گزارش فراتیتر، گاهی وقتها حتی یک تصمیم کوچک و به ظاهر ساده هم میتواند همه اتفاقات پیرامون خودش را به شکلی کاملا باورنکردنی و برای همیشه تحت تاثیر قرار دهد.
اتفاقات کوچکی مانند جاگذاشتن یک نسخه از مجلهای سیاسی در یک آرایشگاه یا انتخاب یک مسیر نادرست میتواند عوارضی را به همراه داشته باشد که رهبران سیاسی در سراسر جهان را تغییر داده و حتی جنگهای جهانی را آغاز کرده است. آیا اثر پروانهای واقعا وجود دارد؟ در ادامه ده اثر پروانهای که مسیر جهان را برای همیشه تغییر دادند، بررسی میکنیم.
ده: پسرکی به نام الیان گونزالز باعث سقوط حکومت صدام شد
احتمالا زمانی که صدام حسین پس از ماهها بررسی پرونده سنگین اتهامات سیاسی و نظامی در برابر طناب ایستاد اصلا تصور نمیکرد که همه دلیل آغاز سقوط حکومت او و از دسترفتن حکومتش در عراق تنها یک پسربچه کوبایی باشد که تصمیم داشت به ایالات متحده راه پیدا کند. باورکردنی به نظر نمیرسد اما الیان گونزالز به شکلی کاملا غیرمستقیم و واقعا باورنکردنی باعث آغاز جنگ عراق شد که در نهایت سقوط تاریخی صدام حسین را به همراه داشت. اگرچه الیان گونزالز به جرج بوش نگفت که عراق سلاحهای کشتار جمعی را در اختیار دارد اما او احتمالا بیشتر از هر شخص دیگری در به قدرترسیدن جرج بوش تاثیرگذار بود. جرج بوش در یکی از رقابتیترین انتخابات آمریکا به کاخ سفید راه پیدا کرد. اما یک پسربچه کوبایی چگونه پایان کار صدام را رقم زد؟
جرج بوش با کمک رایهای الکترال ایالت فلوریدا که ۵۳۷ ررای بیشتر از رقیب بود به عنوان رییس جمهور جدید ایالات متحده معرفی شد. او این رایها را با کمک الیان گونزالز به دست آورد. کوبایی-آمریکاییهای ساکن ایالت فلوریدا از رفتار عجیب دموکراتها نسبت به موضوع جنجالی حضانت این پسربچه بسیار عصبانی بودند. الیان که از کوبا به ایالات متحده فرار کرده بود در نهایت به کوبا بازگردانده شده بود و همین هم باعث شد ۵۰هزار نفر از شهروندان این ایالت همیشه کلیدی به جرج بوش رای دهند. اگر الیان گونزالز با فرار از کوبا به خاک آمریکا نمیرسید و دولت ایالات متحده او را به کوبا بازنمیگرداند احتمالا جرج بوش هرگز به عنوان رییس جمهور آمریکا انتخاب نمیشد و جنگ عراق هم به عنوان یکی از نقشههای کلیدی دوران او شکل نمیگرفت. بنابراین دنیا شرایط متفاوتی برای زندگی داشت.
نه: جری رایان به باراک اوباما کمک شایانی کرد تا رییس جمهور آمریکا شود
شاید صدام حسین نمیدانست که الیان گونزالز حکومت را ساقط کرده اما باراک اوباما بدون هیچ شک و تردیدی میدانست که جری رایان نقش بسیار مهمی در رسیدن او به کاخ سفید داشته است. این بازیگر زن که به دلیل هنرنمایی در سریال «پیشتازان فضا: وویجر» شناخته میشود، راه اوباما برای رسیدن به جایگاه سناتوری را فراهم کرد. همان جایگاهی که آغاز مسیر اوباما برای حضور در اتاق معروف کاخ سفید بود.
اوباما در راه رسیدن به مقام سناتوری با جک رایان، همسر جری رایان، رقابت میکرد. آیا بدون اتفاقاتی که برای جری رایان رخ داد هم اوباما نمیتوانست به یک سناتور تبدیل شود؟ پاسخ این سوال اندکی دشوار به نظر میرسد اما دلیل اصلی موفقیت اوباما به روابط جنجالی جک و جری رایان بازمیگردد. در طول دوران رقابتهای انتخاباتی مجلس سنا بود که اسناد طلاق رایانها منتشر شد. اسنادی که ادعا میکرد جک از جری دعوت کرده تا او همراه او به کلابهای شبانه بسیار ویژه و متفاوتی برود.
جری رایان در اسناد طلاق خود که به دادگاه تقدیم شده بود، نوشته است: «او من را به کلاب بسیار عجیبی با قفس، شلاق و دیگر ابزارهایی بود که از سقف آویزان شده بودند، دعوت کرد!» به ادعای او، جک از او میخواست که در این کلوب با او رابطه جنسی داشته باشد و زوج دیگری هم آنها را تماشا کنند. اما جری نپذیرفته بود و این رسوایی باعث شد که جک رایان از رقابتها کنار بکشد. بنابراین در شرایطی که او کنار رفته بود اوباما موفق شد به راحتی پیروز رقابت شود. با موفقیتهای بعدی اوباما، او در نهایت به عنوان نخستین رییس جمهور سیاه پوست ایالات متحده آمریکا معرفی شد؛ آن هم فقط به این دلیل که جک رایان انتظار بسیار عجیبی از همسرش داشت و او هم سکوت نکرد.
هشت: وودرو ویلسون به یک نامه بیتوجهی کرد و جنگ ویتنام آغاز شد
وقتی در سال ۱۹۱۹، وودرو ویلسون به عنوان رییس جمهور ایالات متحده در کاخ ورسای حضور پیدا کرد تا در کنفرانس صلح پاریس داشته باشد، نامهای از یک سوسیالیست جوان دریافت کرد. در این نامه از ویلسون خواسته شده بود که فرصتی برای دیدار با نویسنده آن فراهم کند. اما از آنجایی که ویلسون برنامه بسیار پیچیدهای داشت، این نامه و درخواست او را نادیده گرفت. این تصمیم ویلسون با مجموعهای از اتفاقات پیاپی به آغاز جنگ ویتنام دامن زد!
سوسیالیست جوانی که برای ویلسون نامه نوشته بود در حقیقت هو شی مینه بود که بعدها به عنوان رهبر کمونیستهای ویتنام انتخاب شد. او که در آن زمان با تعامل با افرادی که مخالفش فکر میکردند هنوز خیلی سختگیر نبود، تنها یک هدف را دنبال میکرد. هو شی مینه امیدوار بود که ویتنام از فرانسه استقلال پیدا کند و ایده اصلیاش برای این طرح استقلال آمریکاییها بود. او که امیدوار بود تا رییس جمهور ایالات متحده هم رنجهای مردم ویتنام را درک کند تا آنها از زیر استعمار فرانسویها خارج شوند، خواهان دیدار با وودرو ویلسون بود.
اما ویلسون توجهی به درخواست دیدار او نکرد و هو شی مینه از همان زمان نگاه و ذهنیتی منفی نسبت به ایالات متحده آمریکا پیدا کرد. او که از آمریکاییها جواب منفی دریافت کرده بود تصمیم گرفت با اتحاد جماهیر شوروی ارتباط برقرار کند. او در آنجا بیشتر از قبل تحت تاثیر اندیشههای سوسیالیستی قرار گرفت و پس از ملاقات با تروتسکی و استالین به یک کمونیست افراطی تبدیل شد. پس از آنکه ویتنام توانست از فرانسه مستقل شود، هو شی مینه رهبری کمونیستهای این کشور را بر عهده گرفت اما این کمونیستها بودند که فضای سیاسی ویتنام را دودسته کردند. آمریکا که از ظهور کمونیسم در ویتنام نگران به نظر میرسید، جنگ ویتنام را آغاز کرد. اگر رییس جمهور آمریکا سالها پیش از نخستین نشانههای این جنگ به نامه هو شی مینه توجه میکرد، وضعیت ویتنام برای همیشه تغییر میکرد.
هفت: یک دعوای ساده در یک کافه مقدمه خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را فراهم کرد
زمانی که عموم مردم بریتانیا با رایدادن به طرح برکسیت خروج این کشور از اتحادیه اروپا را نهایی کردند، بسیاری از مردم جهان این تصمیم عجیب آنها را درک نمیکردند اما شاید جالب باشد بدانید که این حرکت تاریخی در یک کافه در کاخ وست مینستر کلید خورد. اریک جویس، عضو سابق پارلمان بریتانیا از حزب کارگر در سال ۲۰۱۲ و در شرایطی که به شدت مست به نظر میرسید، فریاد زد که از حضور افراد زیادی از حزب رقیب در کافه احساس خوبی ندارد. این صحبت خشونتآمیز او شروع یک درگیری واقعی بود! در نهایت نیروهای پلیس وارد کافه شدند و جویس را دستگیر کردند. روز بعد حزب کارگر مجبور به اخراج جویس شد. ضربات مشت جویس در حالت مستی بعدها مجموعهای باورنکردنی از حوادث را ایجاد کرد که در نهایت این کشور را از اتحادیه اروپا خارج کرد.
با اخراج جویس از حزب کارگر، این حزب تصمیم گرفت تا جانشین او را پیدا کند. اد میلیبند به عنوان رهبر حزب با این شایعه مواجه شد که حزب کارگر میخواهد جایگاه اریک جویس را بفروشد. بنابراین اعلام کرد که هر کسی که ۳ پوند پرداخت کند این شانس را دارد تا به حزب بپیونند و جانشین جویس را انتخاب کند. هزاران نفر این طرح را عملی کردند و با اضافهشدن به این حزب یک رهبر جدید هم برای حزب انتخاب کردند؛ او کسی نبود به جز جرمی کوربین!
واقعیت امر این است که کوربین بدون قانون سه پوندی هیچ شانسی برای رسیدن به رهبری حزب کارگر نداشت و به همین دلیل هم بسیاری او را مقصر ماجرای برکسیت می دانند. اعضای حزب نیز او را به خاطر این ماجرا سرزنش میکنند و به همین دلیل پس از ماجرای رفراندوم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا یک جنبش عدم اعتماد به کوربین در درون حزب کارگر شکل گرفت. با این حال زمان از دست رفته بود و بریتانیا براساس رای شهروندان این سرزمین به زودی به صورت کامل از اتحادیه اروپا جدا میشود. تنها به این دلیل که مردی مست از حزب کارگر به دعوا با رقبای سیاسیاش علاقه داشت.
شش: مربی گفتار درمانی پادشاه بریتانیا باعث تاسیس شبکه خبری فاکس شد
فیلم «سخنرانی پادشاه» را تماشا کردهاید؟ این فیلم براساس داستان واقعی زندگی لیونل لوگ ساخته شده است. او مربی گفتار درمانی جرج ششم بود و به پادشاه بریتانیا کمک کرد تا لکنت زبانش را برای همیشه شکست دهد. شاید او تصور میکرد که بیشتر از یک کمک تاریخی به پادشاه بریتانیا کار دیگری انجام نداده اما واقعیت این است که لیونل لوگ باعث تاسیس شبکه خبری فاکس هم شد. او در واقع در سیاستهای مدرن ایالات متحده هم تاثیرگذار بوده است. قبل از آنکه لوگ به خدمت پادشاهان بریتانیا برسد به یک خبرنگار خوشآتیه به نام کیت مرداک کمک کرد تا لکنت زبانش را کنار بگذارد. به لطف تاثیر باورنکردنی لوگ روی زندگی کیت مرداک او به شدت موفق شد و در حوزه روزنامهنگاری و خبرگزاریها به شدت مشهور شد.
وقتی که کیت درگذشت، مجموعههای او به پسرش واگذار شد. پسر مرداک هم کسب و کار پدرش را توسعه داد و در نهایت کار را به جایی رساند که مجموعه بسیار بزرگ فاکس شکل گرفت. شاید جالب باشد بدانید که فاکس نیوز چیزی فراتر از یک پایگاه و شبکه خبری به نظر میرسد. این ارگان خبری یک وزنه بسیار تاثیرگذار است که که شیوه تفکر آمریکاییها را برای همیشه تغییر داد. بر اساس مطالعات رسمی و آمارهای قانونی، بیشتر از ۸ درصد کسانی که تماشاگر این شبکه بودهاند، دیدگاههای سیاسیشان را تغییر دادهاند. بیشترین تاثیرگذاری فاکس نیوز روی افرادی بود که از حزب دموکرات ناامید شده و به هواداران حزب جمهوریخواه اضافه شدهاند.
به همین دلیل به شبکه خبری فاکس و ارگانهای وابسته به آن لقب مهمترین مهره در انتخابات آمریکا را میدهند. این خبرگزاری بسیار کلان در سال ۲۰۰۰ به موفقیت جرج بوش کمک کرد. بنابراین الیان گونزالز تنها مردی نیست که در انتخابات سال ۲۰۰۰ آمریکا تاثیرگذار بوده و باید لیونل لوگ را هم در این جریان تاثیرگذار بدانیم.
پنج: انتخاب مسیر اشتباه در رانندگی جنگ جهانی اول را آغاز کرد
احتمالا میدانید که ترور فرانتس فردیناند، آرشیدوک (پایینتر از پادشاه و بالاتر از دوک) حکومت پادشاهی اتریش-مجارستان، باعث آغاز جنگ جهانی اول شد. اما مرگ او یکی از باورنکردنیترین، بزرگترین و مشهورترین اثرهای پروانهای در سراسر دنیا لقب میگیرد که احتمالا تکرار نمیشود. اگر راننده فردیناند قبل از حرکت مسیر و نقشه را کاملا بررسی میکرد، احتمالا جنگ جهانی اول هرگز آغاز نمیشد. با این حال روز آغاز جنگ جهانی اول از ابتدا هم روز جذابی برای فرانتس فردیناند نبود. هر کسی که او را در سارایوو میدید به مرگ او فکر میکرد. همین هم باعث شد که فردیناند بپذیرد که احتمالا سفر نادرستی را انتخاب کرده است. در ادامه تلاشها برای ترورش و قبل از آن که کشته شود، یک بمب هم منفجر شد که البته ترور او را ناکام گذاشت. با این حال تعدادی از همراهان آرشیدوک پادشاهی اتریش-مجرستان پس از این انفجار راهی بیمارستان شدند.
اگر فردیناند میپذیرفت که مسیر نادرستی را انتخاب کرده و بهتر است که هرچه زودتر این سفر شوم را به پایان برساند، وضعیت تغییر میکرد. اما در نهایت تصمیم گرفت به دیدار همراهان مصدومش هم برود. راننده آرشیدوک که به اندازه کافی با مسیر آشنایی نداشت، مسیر نادرستی را انتخاب کرد که اتومبیل فردیناند را در برابر کافهای رساند که گاوریلو پرینسیپ نشسته بود. این جوان اهل بوسنی که برای ترور آرشیدوک برنامهریزی کرده بود اصلا باور نمیکرد که سوژه موردعلاقهاش در برابر او قرار گرفته و به همین دلیل با یک شلیک دقیق او را ترور کرد. اگر راننده آرشیدوک مسیر درست را طی میکرد و حتی آرشیدوک به دیدار از همراهان مصدومش تاکیدی نداشت احتمالا جنگ جهانی اول هرگز آغاز نمیشد!
چهار: اشتباهی که دیوار برلین را نابود کرد
مدتی پس از هجوم مردم به سوی دیوار برلین دوران تلخ آلمان شرقی و غربی به پایان رسید و مدتی پس از آن هم اتحاد جماهیر شوروی به تاریخ پیوست. شاید باورکردنی نباشد اما در کنار عوامل زمینهای، مردی به نام گونتر شابوفسکی اشتباهی را انجام داد که مقدمه نهایی سقوط دیوار برلین را آغاز کرد. شابوفسکی سخنگوی حزب کمونیست بود و در تاریخ ۹ نوامبر ۱۹۸۹ نامهای را دریافت کرد که تغییر بسیار بزرگی را به او خبر میداد. براساس دادههای این نامه، ساکنان بخش شرقی برلین که تحت نفوذ شوروی بود این اجازه را دارند تا راهی بخش غربی شوند. البته آنها فقط تا سطح مشخصی میتوانند وارد خاک آلمان غربی شوند. نویسنده این نامه از شابوفسکی خواسته بود که اطلاعات محرمانه آن را در یک روز مشخصشده به صورت جهانی اعلام کند.
اما محتویات این نامه چندان هم واضح نبود. شابوفسکی چند باری نامه را خواند و در نهایت متوجه نشد که کدام شهروندان آلمان شرقی و در چه شرایطی میتوانند به آلمان غربی مراجعه کنند. وقتی یک خبرنگار از او پرسید که این قانون دقیقا چه زمانی اجرایی میشود، او که پاسخی برای این سوال نداشت گفت از همین حالا اجرایی به نظر میرسد. بنابراین هزاران شهروند برلین شرقی که از وضعیت خودشان خسته بودند به سمت دیوار برلین هجوم بردند. نیروهای نظامی برلین شرقی که توان مقابله را نداشتند به آنها اجازه عبور دادند و به همین سادگی دیواری که سالها مرز بلوک شرق و غرب بود برای همیشه نابود شد.
سه: مجلات یک آرایشگر بیل کلینتون را رییس جمهور آمریکا کرد
راس پروت در سال ۱۹۶۲ در یک آرایشگاه منتظر اصلاح موهایش بود. او در همان زمان انتظار به مطالعه مجله ریدرز دایجست مشغول شد. پروت آن زمان در مجموعه شناختهشده IBM کار می کرد و باور داشت این کمپانی به استعدادها و تواناییهای او بیتوجه است. او که از وضعیتش در این شرکت بزرگ ناامید بود، جملهای را در داخل این مجله خواند که زندگی او را برای همیشه تحت تاثیر قرار داد. این جمله به نقل از هنری دیوید سوریو بود: «زندگی بیشتر مردهای سراسر دنیا جز درماندگی نیست». پروت بعدها مدعی شد که خواندن این جمله نوعی وحی بوده که زندگیاش را برای همیشه تغییر داده است. او روز بعد کمپانی IBM را ترک کرده و خیلی زود کمپانی خود با نام EDS را تاسیس کرد. پروت به سرعت ثروتمند شد و در سال ۱۹۹۲ به موفقترین کاندیدای مستقل تاریخ رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری در ایالات متحده بدل گشت.
او در این انتخابات با جرج بوش و بیل کلینتون رقابت کرد و ۱۸.۹ درصد کل آرا را ثبت کرد که برای یک نامزد مستقل باورکردنی نبود. بسیاری از افرادی که به او رای داده بودند در صورت غیبت راس پروت به جرج بوش رای میدادند. بنابراین میزان رایهای بوش به شدت کاهش پیدا کرد و این بیل کلینتون بود که وارد کاخ سفید شد. این اتفاق نه تنها ۸ سال از تاریخ معاصر آمریکا را برای همیشه تغییر داد بلکه مانع ناامیدی ابدی شخصیتهای سیاسی معاصر مانند ال گور و هیلاری کلینتون هم شد. اگر راس پروت به جای مجله مذکور مجله دیگری را میخواند، شرایط برای همیشه تغییر میکرد.
دو: مهربانی یک سرباز باعث ظهور هیتلر شد
هنری تاندی در سال ۱۹۱۸ عضو ارتش بریتانیا بود و در فرانسه علیه نیروهای آلمانی میجنگید. او هرگز تصور نمیکرد مهربانی او نسبت به یک سرباز آلمانی بعدها جنگ جهانی دوم را به همراه داشته باشد و میلیونها کشته به اروپا و جهان تقدیم کند. او در عملیات تصرف مارکوینگ در شمال فرانسه شرکت داشت و در شرایطی که سربازان دشمن آلمانی در حال عقب نشینی بودند، یکی از آنها در در برابر هنری تاندی قرار گرفت. تاندی که میتوانست این سرباز را به قتل برساند متوجه شد که او مصدوم است. بنابراین قتل او را فراموش کرد و اجازه داد تا زنده بماند. سرباز آلمانی از او تشکر کرد و از مهلکه گریخت.
دلرحمی تاندی سالها بعد در یک پوستر تبلیغاتی به تصویر کشیده شد و حدود بیست سال پس از در اتاق کار آدولف هیتلر دیده شد. وقتی که نویل چمبرلین، نخست وزیر وقت بریتانیا هنگام دیدار با هیتلر در آلمان این پوستر را روی دیوار محل کار او تماشا کرد از او پرسید که یک پوستر تبلیغاتی بریتانیایی روی دیواری در محل کار هیتلر در برلین چه کار میکند؟ هیتلر در پاسخ به تصویر تاندی اشاره میکند و تایید میکند که او همان مردی است که تصمیم داشت رهبر آلمان نازی را به قتل برساند اما تصمیمش را تغییر میدهد. این داستان واقعا باورنکردنی به نظر میرسد و بسیاری نسبت به آن شک و تردید دارند اما در موزه گرین هاوارد مدارکی وجود دارد که این حادثه را واقعیتر از قبل میکند. آنها نامهای از دستیار شخصی هیتلر داشتند که در سال ۱۹۳۷ نوشته شده بود. هیتلر در این نامه بابت ارسال پوستر محبوبش تشکر کرده بود. دستیار شخصی هیتلر که این نامه را نوشته بود، در آن مدعی شده بود که هیتلر این پوستر را به دلیل تجربیات مفید و ارزشمندش در دوران جنگ نیاز دارد.
یک: کشتهشدن یک سگ تروریسم مدرن را ایجاد کرد
در سال ۱۹۳۳ بود که چارلز هازارد به عنوان یک نماینده محلی در تگزاس از دست سگ کوچولوی همسایه که داخل باغچه او فضولی میکرد عصبانی شد. او تصمیم گرفت که به این معضل پایان دهد. بدین ترتیب هازارد مقداری شیشه خرده را با غذای سگ مخلوط کرده و در ظرف غذای او ریخت که مرگ سگ را به همراه داشت. این اتفاق بسیار ساده مسیر تاریخ را به شکل عجیبی تغییر داد. آن سگ متعلق به چارلی ویلسون ۱۳ ساله بود که قسم خورده بود تحت هر شرایطی انتقام سگ خودش را میگیرد. در آن دوران هازارد در مسیر انتخاب دوباره به عنوان نماینده مجلس محلی قرار داشت. اما چارلی به همه اهالی محلی گفته بود که هازارد چه بلایی بر سر او آورده و به همین دلیل بسیاری از مردم از او متنفر شدند.
چارلی ویلسون که ۹۵ رای علیه هازارد جمع کرده بود در نهایت موفق شد این نماینده محلی را با اختلاف ۱۶ رای نسبت به رقیبش از میدان رقابت خارج کند. این تاثیرگذاری ویلسون را به سیاست علاقهمند کرد. او آهسته آهسته وارد دنیای سیاست شد و به جایگاه نمایندگی کنگره راه پیدا کرد. وقتی که جنگ میان نیروهای شوروی و مجاهدین افغان آغاز شده بود هم ویلسون تاثیرگذار شد. او برای کمک به نیروهای افغان تلاش میکرد و به همین دلیل لانچرهای پرتاب راکت استینگر را به آنها میرساند و همین اتفاق باعث شد مسیر جنگ شوروی و نظامیهای افغان تغییر کند. به خاطر تلاشهای ویلسون بود که مجاهدین افغان موفق شدند این نبرد مهم را با پیروزی پشت سر بگذارند و اتحاد جماهیر شوروی مجبور شد افغانستان را پس از یک دهه ترک کند. اتفاقی که از آن به عنوان یکی از دلایل اصلی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سالهای بعد هم یاد میشود. از میان همین مجاهدین و شبه نظامیان افغان گروههایی مانند القاعده و طالبان شکل گرفت و اسامه بن لادن موفق شد بزرگ ترین حمله تروریستی تاریخ را ساماندهی کند. بنابراین چارلی ویلسون تنها برای گرفتن انتقام سگ دوستداشتنیاش تاریخ را تغییر داد.
منبع: لیستورس