به گزارش روی تیتر به نقل از ایرنا، حیوانات و گیاهان نیز مانند انسانها حق حیات دارند، اما به نظر میرسد در چند دهه گذشته این حق از سوی انسانها به فراموشی سپرده شده که گواه آن نیز صدای زنگ خطری است که از وضعیت حیات وحش در دنیا به گوش میرسد.
بسیار میشنویم که مثلا یک قلاده یوزپلنگ بر اثر تصادف جادهای تلف شده و یا لاشه یک خرس در فلان جنگل پیدا شده، شاید حتی شنیده باشید و یا در فضای مجازی دیده باشید که عدهای توله خرسی را به قصد کشت میزنند، شاید در نگاه اول زیاد جدی به نظر نیاید، اما زمانی که تعداد و تنوع حیوانات و حتی رفتارهای نابخردانه برخی انسانها در قبال حیات وحش افزایش مییابد که در راستای آن بر اثر خودخواهی، حق حیات از آنها گرفته میشود، قطعا جای تامل دارد.
بر اساس آمار سال ۲۰۱۵ بیش از ۶۱ هزار گونه جانوری در دنیا زندگی میکند که حدود ۶ هزار تا از آنها در معرض تهدید قرار دارند، این آمار بر اساس فهرست سرخ IUCN (فهرست سرخ گونههای در خطر تهدید سازمان حفاظت جهانی) تهیه شده، در واقع اکنون ۹.۷ درصد مهره داران جهان در معرض تهدید قرار دارند.
در ایران نیز حدود هزار و ۱۷۰ گونه مهره دار وجود دارد که بر اساس فهرست سرخ IUCN حدود ۷۸ گونه از آنها در معرض تهدید قرار دارند البته این معرض تهدید با درجات مختلف است ممکن است برخی از آنها به شدت در معرض انقراض باشند و برخی با درجه کمتر باشند ام بنا به اعلام کارشناسان امر در مجموع حدود ۷ درصد از گونههای جانوری مهره دار کشور در معرض تهدید قرار دارند.
کارشناسان معتقدند تخریب و جزیرهای شدن زیستگاه ها، شکار غیر قانونی و بی رویه، گونههای مهاجم، زنده گیری و تجارت غیر قانونی گونهها و جاده سازی بدون ملاحظه برخی از مهمترین و بزرگترین چالشها در این راستا است که به نظر میرسد حدود ۷۰ درصد مشکلات نیز حول همین چالشها باشد.
میدانیم که زمین در حال وارد شدن به دورهای است که دانشمندان تحت عنوان ششمین بحران انقراض بزرگ از آن یاد میکنند بنابراین هیچ گونهای چه گیاهی چه جانوری از عواقب آن در امان نیست، گذشته از اینکه انقراض گونههای جانوری با شتاب پیش میرود، تیمی از دانشمندان باغ گیاهشناسی سلطنتی لندن و دانشگاه استکهلم تحقیقی در زمینه گیاهان انجام دادند که نتایج آن ناامید کننده است.
در واقع براساس این پژوهش، ۵۷۱ گونه گیاهی طی ۲۵۰ سال گذشته به طور کامل از بین رفته اند که این رقم بیش از دو برابر تعداد پرندگان، پستانداران و دوزیستانی است که در همین بازه منقرض شده اند، علاوه بر این، محققان میگویند گیاهان با نرخی ۵۰۰ برابر بیشتر از نرخ نابودی شان پیش از مداخله انسان، به سمت انقراض پیش میروند. در واقع حدود یک سوم از ۹۰ هزار گونه گیاهی تحلیل شده توسط این تیم به نوعی در خطر انقراض قرار دارند.
پس ادامه این گونه فعالیت ها، بشر را بر آن داشت که فکری به حال تنوع زیستی خود کند که بر این اساس در شانزدهمین نشست متعاهدین کنوانسیون منع تجارت جهانی گونههای در معرض خطر انقراض (سایتیس) در سال ۲۰۱۳ پیشنهادی به سازمان ملل متحد داده شد، این سازمان طی شصت و هشتمین نشست عمومی خود در تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۳، روز سوم مارس (۱۳ اسفند) مصادف با تاریخ پذیرش کنوانسیون سایتیس در سال ۱۹۷۳ را به عنوان روز جهانی حیات وحش نامگذاری کرد و در اعلامیه صادره از سوی این کنوانسیون از کشورها خواسته شده تا براساس اهمیت گونههای مختلف گیاهی و جانوری، اقداماتی را برای افزایش آگاهی عمومی و معرفی این روز انجام دهند.
بعد از این نامگذاری هر سال با توجه به شرایط تنوع زیستی در دنیا شعاری برای آن انتخاب میشد که شعار امسال «پایداری تمام اشکال حیات بر روی زمین» تعیین شده است.
عبداله سالاری دکتری تخصصی اکولوژی و مدیریت حیات وحش در این باره به خبرنگار علمی ایرنا گفت: شعاری که امسال برای روز جهانی تنوع زیستی در نظر گرفته شده اساسا از اینجا نشات میگیرد که کنوانسیون تنوع زیستی یکی از ستونهای اصلی حفاظت از حیات وحش را بهره برداری پایدار از حیات وحش در نظر گرفته است که یعنی حفاظت و منافع مشترک را در کنار هم دیده است.
وی افزود: این به ان معنا است که همه باید از محیط زیست و تنوع زیستی موجود در آن منتفع شوند، یعنی هم حیات وحش و هم انسان و سایر سطوح تنوع زیستی که که شامل تنوع ژن، گونه و اکوسیستم میشود، باید از آن منتفع شوند.
وی تاکید کرد: اینکه امسال این شعار را در نظر گرفتند به این علت است که ما معمولا همیشه فکر میکردیم انسان اگر دخالتی نداشته باشد و یا دخالتی نمیداشت تمام شرایط خوب پیش میرفت و همه چیز بهبود مییافت، اما دیدیم که امسال این شعار را تعیین کردند تا یاداوری شود که تمام سطوح باید منتفع شوند در واقع انسان را حذف نکردند که بگویند اگر انسان نبود حیات وحش حفاظت میشد و از دست انسانها در امان میماند بلکه بقای حیات وحش را در این دیدند که ما با بهره برداری پایدار از گونهها و اکوسیستمها به سمت حفاظت منطقی از پیش رویم.
مدیر عامل انجمن حامیان و پژوهشگران حیات وحش افزود: یکی از اساسیترین موضوعات مطرح شده در بحث حیات وحش این است که نزدیکترین افرادی که با حیات وحش سر و کار دارند و با آنها زندگی میکنند افراد بومی و محلی هستند و در کنار آنها محیط بانانی که از این گونهها، اکوسیستمها و مناطق حفاظت وپاسداری میکنند. در این شعار این دیده شده که ممکن است گونهها بیشترین ضربه را از همین افراد بومی بخورند، مثلا یک باغداری که گونههای حیات وحش محصولاتش را از بین میبرند و متحمل خسارت میشود شاید نباید انتظارداشت که آسیبی به حیوان وارد نکند، چون باغدار ضرر و زیان متحمل شده پس طبیعی است که لطمه وارد کند.
وی تصریح کرد:، اما اگر بیاییم یک مدیریت منطقی داشته باشیم که هم باغدار و گونههای حیات وحش از آن متفع شوند و از گونهها یک بهره برداری منطقی صورت گیرد و هر دو طرف سود مشترک ببرند در بلند مدت نتیجه این میشود که جمعیت پایداری از حیات وحش در منطقه خواهیم داشت و پایداری اکوسیستم نیز از این طریق تضمین میشود.
سالاری ادامه داد: در این راه یکی از روشها نوینی که در دنیا از آن استفاده میکنند و در ایران هم به تازگی مطرح شده، استفاده از روشهای مشارکتی است، در واقع صرف اینکه فقط یک سازمان دولتی مانند سازمان حفاظت محیط زیست بیاید و نسخهای صادر کند و بگوید من در این منطقه باید کار کنم و چند محقق هم تایید کنند الان دیگر جواب نمیدهد، امروزه رویکرد مشارکتی میگوید جامعه بومی و محلی و آن دانش بومی که در منطقه موجود است باید در این فرایند مدیریتی مشارکت داشته باشند و از این نوع مدیریت و منطقهای که در آن زندگی میکنند منتفع شوند.
وی تاکید کرد: وقتی این انتفاع دو طرفه صورت گیرد آنها هم به حفاظت کمک میکنند و هم به خودشان، یعنی خودشان هم در مقابل حفاظت از حیات وحش بهره برداری خود را خواهند داشت.
وی درباره فرایند شکار گفت: شکار یکی از موضوعاتی است که در بهره بردای پایدار از حیات وحش مطرح میشود و حتی IUCN بر شکار به عنوان بهره برداری پایدار نیز توصیه میکند، اما اینکه به چه صورتی انجام شود بسیار مهم است تا به حیات وحش آسیب وارد نشود.
این متخصص اکولوژی و مدیریت حیات وحش افزود: امروزه در کشور ما روش جدیدی به عنوان قرقهای اختصاصی راه اندازی شده است در این قرقها افراد بومی و محلی منطقه آمدند و یک سری مناطق را که آزاد بود و جزو مناطق چهارگانه تحت حفاظت محیط زیست نیست را در قالب طرح قرقهای اختصاصی فعال کردند.
وی ادامه داد: این کار با کمک سازمان حفاظت محیط زیست و کارشناسان انجام شد، در واقع در این قرقها یک سری گونههایی که قابل برداشت هستند مانند کل و بز و قوچ و میش پرورش داده میشوند و بعد از گذشت چندی کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست از جمعیت آنها سرشماری میکنند و اگر مازاد جمعیت داشته باشند، اعلام میکنند بعد از آن قرق بانان پروانههای شکاری که در اختیار دارند را به متقاضیان شکار میدهند و از این راه هم هزینه نگهداری قرق به دست میآید، هم حیات وحش حفاظت شده و هم برای تعداد زیادی از اهالی بومی منطقه شغل ایجاد شده است.
سالاری گفت: این رویکردی است که در سراسر دنیا آزموده شده و جواب هم گرفته شده پس ما هم اگر بتوانیم این روش را بومی کنیم و با شرایط اجتماعی و اقتصادی آن منطقهای که قرق در آن ایجاد شده همسو کنیم و بتوانیم جامعه محلی که اطراف آن قرق هستند را منتفع کنیم به نظر میرسد که مدل موفقی از آب در بیاید، چون معمولا هم قرق بانان و یا محیط بان از افراد بومی و محلی آن منطقه هستند و این روش به گونهای برای آنها اشتغالزایی ایجاد میکند.
وی اظهار داشت: از سوی دیگر افرادی که به عنوان شکارچی وارد این مناطق آزاد میشدند و حیوانی را که اصلا توجه نمیکردند نر، ماده، جوان و پیر است را شکار میکردند و فقط به عنوان گوشت به آن نگاه میکردند، اما حالا همانها میآیند و از گونهها حفاظت میکنند و به عنوان یک تروفه با چندین برابر قیمتی که قبلا فقط به عنوان گوشت کسب میکردند؛ به دست میآورند.
سالاری تاکید کرد: این روش نه فقط آن شکار دزدها و شکار کشها را درامر حفاظت دخیل کرده بلکه یک سری افراد بومی و محلی هم که در منطقه هستند به عنوان قرق بان استخدام میشوند و در امر حفاظت مشارکت میکنند، این روش هم برای آنها آورده دارد و هم برای حیات وحش، چون جمعیت آنها حفاظت میشود، بنابراین همه جانبه سود دارد.