به گزارش رویتیتر، مدتها است كه گفته می شود هرم سنی جمعیت ایران به سمت سالمندی در حال حركت است؛ میانگین جمعیت سالمند ایران حدود 10 درصد از جمعیت اعلام شده است، اما با وجود همه این مسائل از دیدگاه جمعیت شناسان، شرایط سنی جمعیت ایران در حال حاضر مطلوب است و كشورمان یكی از بهترین موقعیت های جمعیتی را در دنیا دارد.
متخصصان علم جمعیت شناسی پیش بینی میکنند تا سال ۲۰۵۰، زمانی که ۳۳ سالههای امروز پیر میشوند به ۳۰ درصد جمعیت ایران میرسند یعنی از هر سه ایرانی یکی سالمند خواهد بود.
داریوش فرهود عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی ایران وپژوهشگر حوزه ژنتیک و روانشناسی، در مورد چالشهای سالمندی گفت: امروز به دلیل بالا رفتن امید به زندگی و کاهش میزان زاد و ولد در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، پدیده سالمندی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. هم اکنون، حدود دو سوم جمعیت سالمند دنیا در کشورهای درحال توسعه، مانند ایران، زندگی میکنند و پیش بینی میشود این رقم درسال ۲۰۵۰ به ۸۰ درصد برسد.
به گفته اکبر محزون مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری برآوردهای این مرکز نشان میدهد در سال ۱۳۹۸ جمعیت ایران به حدود ۸۳ میلیون نفر رسیده است و این حاکی از یک رشد ۱،۲۴ درصدی در فاصله بین دو سرشماری است . سرشماری اول در سال ۹۵ انجام شد. جمعیت آنزمان ایران ۸۰ میلیون نفر بود.
به گفته او ایران از سال ۹۰ به بعد وارد فاز میانسالی شده است.
برآورد جمعیت سال جاری نشان میدهد که ۲۲ درصد یعنی حدود ۱۸ میلیون و ۲۶۹ هزار نفر در ایران بین ۱۵ تا ۲۹ سال دارند. جمعیت سالمند ایران نزدیک به ۱۰ درصد یعنی کمی بالای هشت میلیون نفر است. یک مقایسه آماری نشان میدهد که جمعیت جوان ایران با نرخ رشد منفی ۳،۲۴ درصد در حال کاهش است.
با توجه به این ارقام باید نگاهی هم به آمار ازدواج کرد که آنهم کاهش پیدا کرده است. «آمار ازدواج از ۸۹۱ هزار در سال ۹۰ به ۵۵۰ هزار در سال گذشته رسیده است.» بنابر همین آمارهمزمان سن ازدواج بخصوص در شهرهای بزرگ مانند تهران بالا رفته است.
چرخش در منحنی رشد جمعیت و ازدواج شاید با آمارهای دیگری نیز قابل توضیح باشد. از جمله میزان امیدواری مردم، بخصوص جوانان به آینده که خود به عوامل متعددی وابسته است، مانند امکانات رفاهی، آزادیهای فردی و اجتماعی و از همه مهمتر یافتن شغلی در بازار کار، در یک کلام اطمینان به آینده.
با افزایش میزان تحصیلات، آگاهی، پیشرفتهای اجتماعی و فرهنگی، نیازها، خواستهها و اولویتهای افراد، باورها و حتی سنتهای زندگی آنها تغییر میکند و افراد بیشتر به رفاه و منافع شخصیشان اهمیت میدهند و خواهان شادی، آرامش و راحتی افزونتر و در جستجوی زندگی با کیفیت تحصیلی، اجتماعی، و بهداشتی بالاتریاند. از طرفی نارضایتی از شرایط اقتصادی و اجتماعی نگرانی آنها را نسبت به آینده فرزندشان بیشتر میکند. این نگرانیها، نوسان شرایط اجتماعی و معیشتی در جامعه، اعتماد افراد را کاهش داده است و فرد برای زندگی آینده نمیتواند پیشبینی دقیقی داشته باشد.
بر اساس نتایج پژوهشی در فصلنامه سلامت اجتماعی در سال ۱۳۹۸، زنان با تحصیلات بالاتر تمایل کمتری به داشتن فرزند دارند. همچنین عواملی چون مناسبنبودن سلامت جسمی و روانی، مخالفت همسر با داشتن فرزند، و روابط زناشویی نامناسب کاهش تمایل به داشتن فرزند را در پی دارد. بر اساس این پژوهش، داشتن شرایط اقتصادی بهتر لزوما نمیتواند مشوقی برای داشتن فرزند بیشتر باشد. ضمن آنکه امکاناتی که کشورهایی چون سوئد، آلمان و دیگر کشورهای پیشرفته به مادران باردار فرزند سوم به بعد میدهند، تقریبا قابل مقایسه با این امکانات در ایران نیست.
نظرسنجی جهانی (۲۰۱۸) میگوید، کشورهای سوئد، دانمارک، نروژ،کانادا، فنلاند جزو پنج کشور برتر برای فرزندآوری، تربیت و رشد کودکان است. معیارهای انتخاب این کشورها شامل: حقوق بشر، برابری جنسیتی، برابری درآمد، ایمنی، سیستم آموزشی و تحصیلی پیشرفته، و سیستم مراقبتهای بهداشتی پیشرفته است. در بین کشورهای جهان آمریکا در رتبه 20 و ایران در رتبه 80 قرار دارند.