به گزارش روی تیتر، وقتی نام کودک کار به میان میآید، تنها چیزی که در ذهن مخاطبان نقش میبندد کودکان ژولیدهای هستند که در کارگاهها یا سرچهارراهها مشغولند و به کودک کار خیابانی نیز معروفاند، اما این تصور غلطی است که سبب شده کودکان کار مجازی نادیده گرفته شوند.
کودک کار مجازی واژهای مبهم، اما تصویری آشنا برای مردم است، کودکانی که به نیتهای مختلف از کسب درآمد گرفته تا شهرت و علاقه از سوی خانوادههایشان همچون عروسکی در فضای مجازی نمایش داده شده و به ابزاری برای تبلیغ شرکتها، محصولات و برندهای مختلف تبدیل میشوند.
زمانی که به صفحات شبکههای اجتماعی این دسته از کودکان وارد میشویم با رنگهای شاد، لباسهای شیک و کودکان شاد و خندانی روبهرو میشویم که با تلاش والدین به تبلیغ یک محصول با شیرین زبانی بچگانه خود میکنند که کودک، ناخواسته بازیچه خودخواهی پدر و مادر خود و دنیای مدرن خواهد شد.
پدر و مادر نیز برای کسب درآمد بیشتر لباسهای ست به تن کرده و با عکسهای آتلیهای و ساعتها آموزش به کودک خود برای شیرین زبانی به جلوی دوربین رفته و همچون پدر و مادری فداکار جلوه میکنند، پدر و مادری که به ظاهر و آراستگی خود و کودکشان اهمیت نشان میدهند، اما واقعیت چیز دیگری است.
این دسته از کودکان بدون آگاهی و اختیار به کاری میپردازند که خانواده با توسل به راههای مختلف از خوراکی گرفته تا اسباببازی وی را مجاب به انجام آن میکنند غافل از اینکه این کودکان تحت سرپرستی والدین بدسرپرستی قرار دارند که کودک را برای عقدهگشاییهای خود و رسیدن به خواستههایشان استفاده میکنند.
خندههای تصنعی، ژستهای بزرگسالی، حرفهای عجیب که با دکور و نور و زرق و برقهای زیبا همراه است که کودکی را آنها گرفته و به دنیای بزرگسالان وارد میکند.
این کودکان یاد میگیرند آنطور که مادرشان میگوید راه بروند، حرف بزنند و زندگی کنند. به عبارتی زندگی برای مخاطبان و شبکههای مجازی، نابودگر زندگی معصومانه کودکان است. زندگی ای که تنها به دنبال تایید مخاطبانش و گرفتن تبلیغهای بیشتر بوده و هر روز بیشتر از روز گذشته، آنها را از مسیر معقولانه زندگی خارج میکند.
این دسته از عکسها زمانی که صفحه این کودکان مخاطبان بیشتری دارد و آن را دنبال میکنند به گزینهای برای شرکتها و کمپانیها تبدیل میشوند. کودکانی که با تبلیغ یک محصول صاحب آن شده و با دیده شدن بیشتر به طعمهای برای کمپانیها تبدیل میشوند.
عواقبی که این عمل دارد تنها به تبلغ یک محصول ختم نمیشود و آثار مخربی را در آینده کودکان رقم میزند.
یکی از عواقب منفی وادار کردن کودک به انجام برخی کارهای غیرمناسب برای سن آنان این است که آنها از لحاظ روانشناختی اعتمادبهنفسشان کاهش مییابد. کودکی که از ابتدای دوران زندگی خود عادت کرده توجه مردم را به سمت خودش جذب کند، در غیاب عوامل خارجی هویت اصلی خود را از دست میدهد.
همین مسئله منجر به تضعیف روحیه او میشود و در بلندمدت و کوتاهمدت سلامت کودک را تحتالشعاع قرار میگیرد.
همه روانشناسان دوران معاصر استفاده ابزاری از کودکان برای مطرح شدن در جامعه را نوعی سوءاستفاده و استفاده خودخواهانه میدانند؛ چراکه این نوع رفتار با کودکان موجب جلب توجهی فراتر از حد نرمال میشود.
عموما انجام دادن این فعالیتها منجر به دریافت جایزه و انجام ندادن آن منجر به تنبیه کودک میشود و اثرات منفی ماندگاری بر کودک بهجا میگذارد.
تحقیقات روانشناسی نشان داده کودکان به خصوص دختربچههایی که دستخوش ابزار تبلیغات میشوند و یا به عنوان مدل از آنها استفاده میشود، ممکن است مورد آزار روانی و جسمی مختلف دیگران قرار گیرند.