کمال اطهاری با بازخوانی نظام تصمیمسازیهای دولت سیزدهم از ظهور نئوفئودالیسم در ایران صحبت میکند و پایههای این ساختار را ناشی از انزواجویی و رانتخواری میداند. اطهاری دولتهای پسااصلاحات را دولتهایی معرفی میکند که هیچ کدام برنامهای برای توسعه نداشتهاند و اساسا دولتهای توسعه بخش نبودهاند. این روایتگر توسعه ایرانی، وظیفه روشنفکران و فعالان مدنی را در این برهه حساس بسیار کلیدی ارزیابی میکند و معتقد است این گروهها باید مردم و افکار عمومی را متوجه فاصله بعید دولت با توسعه کنند تا در بزنگاهها تصمیمات معقولتری اتخاذ کنند.
در شرایطی با شما گفتوگو میکنیم که از یک طرف برنامه هفتم توسعه و بودجه ۱۴۰۳ ارایه شده و از سوی دیگر، بروز برخی مفاسد هنگفت مانند فساد چای گیت، افکار عمومی ایرانیان را درگیر خود ساخته است. شما این فضای خاص را چطور تحلیل میکنید؟
مدتی قبل مصاحبهای با یکی از پایگاههای خبری داشتم که تیتری با عنوان «برنامه هفتم ضد توسعه و محل جولان نئوفئودالیسم رانتی علیه اقتصاد دانشبنیان»زده بود. سازمان برنامه و بودجه کشور پس از مدتی پاسخی به این مطلب داد و مدعی شد که واژگان «نئوفئودالیسم» در مورد سیاستهای دولت سیزدهم صادق نیست. (نقل به مضمون) این جوابیه سیاستهای نئوفئودال را سیاستهایی دانسته بود که قصد دارد به اقتصاد جهانی بپیوندد؛ همچنین از منافع طبقاتی مثل اشراف و... دفاع کند و در نهایت هم در این جوابیه درخواست کرده بودند منتقدان برنامه هفتم، واژگان دقیقتری به کار بگیرند تا باعث تشویش اذهان عمومی نشوند. اما باید توجه داشت ساختاری که مدام واژگان نادقیقی را به کار میبرد و باعث تشویش اذهان عمومی میشود، دولت است. مثلا در این دولت سند تحول مردمی منتشر شده اما تحولی مشاهده نشده است. یا قول تولید سالی ۱میلیون واحد مسکونی داده شده، اما به این وعده عمل نکرده است. دولتی که جراحی اقتصادی را با هدف مقابله با رانت در دستور کار قرار داد و عنوان کرد که تنها در کوتاهمدت فشاری را بر روی مردم بار میکند اما در بلندمدت مردم تحت فشار قرار دارند، تورم بالایی را تجربه میکنند و هیچ نشانهای از پایان دادن به رانت مشاهده نشده است.دولتی که مولدسازی را در دستور کار قرار داد اما به جای تقویت بخش خصوصی، بدون هیچ برنامهای برای سامان دادن به برنامه واقعی اقتصاد و رقابتی کردن و... مولدسازی داراییهای دولتی را در دستور کار قرار داد. در تمام این موارد کارشناسان اعلام کردند جراحی اقتصادی، مولدسازی و... باید در چهارچوب یک برنامه توسعه عملیاتی شوند و به صورت جداگانه امکان عملیاتی شدن ندارند. برنامهای که حداقل مجلس یکدست خودتان، آن را قبول داشته باشد. اما هیچ نشانهای از برنامه واقعی توسعه وجود ندارد. همه این گزارهها، واژگان غیر دقیق، قولهای بدون پشتوانه، وعدههای بدون پایه است که تشویش اذهان عمومی را باعث میشود. جامعه هم به این اظهارات غیر دقیق پاسخ میدهد. در واقع این اظهارات غیر دقیق دولت است که باید مورد بازخواست قرار بگیرد.
شما از ظهور نئوفئودالیسم در دولت سیزدهم و سیستم صحبت میکنید، اما تعریف دقیقی از این نظام نئوفئودالیسم نمیدهید. درباره این مفهوم صحبت میکنید؟
مقوله نئوفئودالیسم، یعنی اقتصادی که بر اساس رانت میگردد. الیگارشیها، رانت را سبب میشوند. این گزاره را در پرونده بسیار بزرگ واردات چای به عینه میتوان دید. نزدیک ۴میلیارد دلار در این پرونده حیف و میل شده، در صورتی که دولت برای ۶میلیارد دلار ارز مسدودی در کره جنوبی چنان تبلیغاتی راه انداخته بود که انگار فتح خیبر کرده است! این رخدادها، خواص نئوفئودالیسم را نشان میدهد. یک خصلت بزرگ نئوفئودالیسم آن است که نئوفئودالیسم در اقتصاد سیاسی از انزواجویی ناشی میشود. این موضوع مورد تاکید چهرههایی چون والراشتاین هم قرار میگیرد و یک واژه مندرآوردی نیست. انزواجوییها باعث به وجود آمدن الیگارشیها میشود. همانطور که در روسیه دوران پوتین شکل گرفت. مبانیاش در حکومت انزواجو ریخته میشود و وقتی که وارد بازار آزاد میشوند، اگر قواعد لازم را برای اقتصاد توسعه به کار نبرند، دچار نئودالیسم میشوند. سالانه ۳۰تا ۸۰ میلیارد دلار (بر راساس محاسبات دانشگاه تربیت مدرس) از ایران خارج میشود، در حالی که کل تشکیل سرمایه بخش کشاورزی و صنعت ایران بین ۳۰تا ۴۰میلیارد دلار بوده است. یعنی انباشت سرمایه در ایران صورت نمیگیرد.امری که نشان میدهد تا چه میزان اقتصاد ایران دچار رانت است.