به گزارش روی تیتر، در جریان سفر سوم ناصرالدین شاه قاجار به اروپا به تشویق وزیر مختار انگلستان در ایران، مذاکراتی امین السلطان، صدر اعظم ناصرالدین شاه و ماژور جرالد تالبوت دربارۀ امتیاز تجارت توتون و تنباکو صورت گرفت. پس از بازگشت ناصرالدین شاه به ایران، تالبوت به تهران آمد و با پرداخت ۲۵ هزار لیره به ناصرالدین شاه در ۲۸ رجب ۱۳۰۷ق/۲۰ مارس ۱۸۹۰م قراردادی در ۱۵ فصل به امضای او رساند. به موجب این قرارداد دولت ایران در برابر دریافت سالانه ۱۵ هزار لیره و یک چهارم سود سالانه، امتیاز کلیۀ معاملات داخلی و خارجی توتون و تنباکو را به مدت ۵۰ سال به تالبوت و شرکایش واگذار کرد. تالبوت برای گرفتن این امتیاز علاوه بر شاه، مبالغی گزاف به صدراعظم و نایبالسلطنه و تنی چند از درباریان داد. در ایران آن روز یک پنجم مردم در کار خرید و فروش و کشت تنباکو و توتون بودند و سالی ۴۳۵ تن به ترکیه و هند و افغانستان صادر میشد و لذا سود شرکت انگلیسی را به سالی پانصدهزار لیره تخمین میزدند. احمد کسروی در کتاب تاریخ مشروطه ایران درباره این قرارداد شوم مینویسد: "این امتیاز، ایران را بسیار زیانمند بود، زیرا فروش همگی توتون و تنباکوی کشور، چه در درون و چه در بیرون به یک تن انگلیسی سپرده میشد. در برابر آن که سالانه پانزده هزار لیره به دولت بپردازد و از سود ویژه چهار یک دولت را باشد. درحالی که در عثمانی که توتون و تنباکویش کمتر از ایران باشد، تنها فروش در درون کشور به یک کمپانی واگذار شده بود در برابر آن که سالانه هفتصد هزار لیره به دولت عثمانی بپردازد و از سود نیز پنج یک دولت را باشد. ببینید جدایی تفاوت تا به کجاست... مردم این حساب را نمیدانستند، ولی از آن که بیگانگان پا به درون کشور میگشایند بیمناک بودند"
این اقدام جنجالی حساسیتهایی را در کشور برانگیخت. امینالدوله به نمایندگی از طرف بازرگانان با شاه دیدار کرد و مخالفت آنان را با امتیاز تنباکو به وی اطلاع داد. در همین وقت شبنامهای در مساجد و مدارس تهران منتشر شد که در آن آشکارا به انتقاد از اعطای امتیازات گوناگون به خارجیان از جمله امتیاز تنباکو پرداخته، و همۀ طبقات مردم را به قیام در برابر شرایط موجود دعوت کرده بود. شاه دست سیدجمالالدین اسدآبادی را که با مخالفان و اصلاحطلبان سر و سری داشت. در این کار دید و فرمان داد او را که از بیم دولت در حرم عبدالعظیم بست نشستـه بود. بهشکلی مفتضحانه از ایران اخراج کنند. سیدجمالالدین پس از خروج از ایران، نامۀ مفصلی دربارۀ مفاسد و مضار سیاستهای ناصرالدین شاه و امتیازهای اعطایی به خارجیان، به میرزای شیرازی نوشت. همچنین قیامهای پراکندهای در شهرهای مختلف ایران از جمله شیراز، اصفهان، تبریز و مشهد در مخالفت با این اقدام صورت گرفت.
رهبریت قیام تنباکو در آغاز متشتت و پراکنده بود. رفته رفته که جریان حوادث به سیر خود پرداخت این رهبریت تمرکز یافت و در شخص میرزای شیرازی متبلور شد. نخستین گام اعتراض را علمای شهرها با یاری عناصر دیگر جامعه (تجار، کسبه و دست اندرکاران تنباکو) برداشتند. از هر شهری فریادی برخاست. فریادها رفته رفته سطح مملکت را فرا گرفت. این فریادهای همه جانبه از هر گوشهای به گوش میرزای شیرازی، مرجع تقلید شیعیان در سامرا رسید. این خروشها و خواهشها در واقع تعیین موضوع برای میرزا بود تا بر اساس آن فتوای خود را صادر کند. متن فتوای کوتاه میرزای شیرازی اینچنین بود: «بسم الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان (علیهالسلام) است.»
حکم تحریم تنباکو با شور و هیجان، سرعت و دقت و انضباط کامل از سوی تمام طبقات مردم به کار بسته شد و به نماد همبستگی ملی تبدیل گردید. کوشش شاه و درباریان برای در هم شکستن نهضت و قیامی که برضد قرارداد رژی آغاز شده بود بی نتیجه ماند. مبارزه با قرارداد حتی به حرمسرای ناصرالدین شاه هم رسید. یک هفته پس از صدور حکم تحریم، به دستور ناصرالدین شاه مجلسی از علمای بزرگ تهران و امینالسلطان و رجال حکومتی در خانۀ نایبالسلطنه تشکیل شد تا راه حلی برای پایان دادن به ماجرا پیدا کنند. سرانجام مقرر شد امینالسلطان برای لغو قرارداد بکوشد و علما نیز پس از لغو قرارداد جواز استعمال دخانیات را صادر کنند. سرانجام شاه در پنجم جمادیالثانی ۱۳۰۹ برای اطمینان بیشتر در دستخطی به امینالسلطان لغو کامل امتیاز را اعلام کرد تا وی به آگاهی علما و مردم برساند؛ ولی مخالفان آرام نگرفتند و عزل امینالسلطان ـ که از نظر آنان حامی امتیاز بود ـ و لغو تمام قراردادهایی که با خارجیان منعقد شده بود را خواستار شدند. بدین ترتیب درنتیجهٔ لغو امتیاز تنباکو، حکم تحریم تنباکو نیز پس از ۵۵ روز از سوی علماء لغو شد.